@article { author = {اسلاملوئیان, دکتر کریم}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {In order to extend our understanding of neoclassical school of thought this paper focuses on the utility doctrine of Stanley Jevons. More specifically, in an effort to investigate the underlying axioms of this doctrine, our paper concentrates on ethical, philosophical and methodological aspects of “the mechanics of utility and self-interest”. The paper argues that Jevons combines the “utility” doctrine of Jeremy Bentham with the economic man of Adam Smith to develop his doctrine. This research discusses how Smith’s philosophy of ethics enabled Jevons to solve the inconsistency of the utility theory of Bentham when applied to economics. It is argued that this inconsistency mainly arises from the conflict between private and social interests. In order to bypass the criticism arising from this conflict, Jevons used Smith’s theory to propose that the social benefit can be achieved when a selfish individual peruses his own interest. Moreover, the paper studies the economic method advocated by Jevons and shows how the ratification of this method is the least satisfactory part of his doctrine. The paper concludes that using mathematics, as a major tool in Jevons’s doctrine is a natural byproduct of maximization principle and utilitarian approach. Finally, it suggests that one should take into consideration the limitations of Jevons’s doctrine before using it as an analytical tool in economics.}, keywords = {Bentham,Economic law,Jevons,Mathematics,methodology,Philosophy of Ethics,Self-Interest,Smith,Utilitarian theory}, title_fa = {مکانیک مطلوبیت و نفع شخصی نگرشی دوباره به دکترین فایده گری جیونز}, abstract_fa = {هدف این مقاله، باز شناخت برخی زوایای مهم افکار جیونز ازبنیانگذاران اصلی مکتب مطلوبیت گرایی و نهایی گری اقتصادی می باشد. این امر می تواند، نقش ویژه ای در درک ما از نقاط قوت و ضعف نظریه ها و الگوهای جدید اقتصادی داشته و گامی در جهت تعمیق دانش ما از چگونگی تکوین مکتب نئوکلاسیکی محسوب شود. در این راستا، تحقیق حاضر به تعیین "مکانیک مطلوبیت و نفع شخصی" در دکترین جیونز اختصاص دارد. به طور خاص این مقاله، هدف اصلی خود را بازشناخت زیربنایِ انسان شناسانه و روش شناسی دیدگاه فایده گری جیونز قرارداده است. درهمین چهارچوب، رابطه میان علم اقتصاد و ریاضیات در دکترین جیونز متبلور شده، در واقع تلفیقی است از انسان شناسی اسمیت و بنتهام. به عبارت روشن تر، جیونز حداقل دو کار مهم برای مکتب اقتصادی نئوکلاسیکی انجام داد. وی ابتدا مفهوم عام مطلوبیت را که قبل از وی توسط بنتهام مطرح شده بود، برای اقتصاددانان عملیاتی نمود و سپس با تلفیق آن با دیدگاه فرد گرایی خاص آدام اسمیت که بر مبنای نفع شخصی شکل گرفته بود، از کنار مشکل ناشی از تزاحم میان منافع فرد وجامعه که در نظریه فایده گری بنتهام وجود داشت گذشت. بنابراین، جیونز دکترین خود را "مکانیک مطلوبیت و نفع شخصی" نامید. به علاوه این مقاله، روش استنباط در دکترین جیونز را که در اقتصاد مرسوم نیز کاربرد فراوان دارد، مورد مداقه قرار داده و چگونگی استخراج قوانین کلی را با استفاده از ارتباط رفتار فرد و جامعه توضیح می دهد. مقاله نتیجه می گیرد که دکترین جیونز بر اساس مبانی خاص انسان شناسانه خود از روش قیاسی- استقرایی و ابزار ریاضی استفاده می نماید. در مقاله ملاحظه می شود که نوع نظریه پردازی جیونز و توجه وی به اندازه گیری خواست انسان و محاسبه لذت و رنج به طور طبیعی، او را به سمت استفاده از ریاضیات در اقتصاد پیش برد و باعث گردید که علم اقتصاد را علمی با ماهیت ریاضی بداند. مقاله، ما را به این نکته نیز توجه می دهد که بر خلاف تصور بسیاری، جیونز معتقد بود که احساسات و وظایف انسانی دارای مراتب مختلف است، اما به خاطر محدودیتهای ناشی از اندازه گیری بسیاری از این مراتب، وی ناچار می شود که در مقام نظریه فایده گری بنتهام استفاده حداقلی نموده است. بنابراین، قبل از به کارگیری دکترین جیونز بایستی به لوازم خاص و محدودیتهای آن برای تحلیل اقتصادی توجه نمود.}, keywords_fa = {انسان شنا سی,دکترین جیو نز,روش شناسی,فلسفه اخلاق,قوانین اقتصادی و ریاضیات,مطلو بیت گر ا یی}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10074.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10074_0935d0c8d4a523f7f815a3919d9d9f58.pdf} } @article { author = {طیبى, دکتر سید کمیل and عمادزاده, دکتر مصطفى and اربابیان, شیرین}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {Human capital and its role in the progress of production have been in the core of attention to the economic literature. Additionally, human capital not only increases numbers of skilled and trained labors, which can lead to a higher rate of productivity, but also provides grater opportunities of economic growth and development. The present paper thus evaluates the effect of promoting higher education on Iran’s manufacturing export supply. To this end, a simultaneous equation system including both endogenous and exogenous variables, particularly higher education as an exogenous variable, is specified in order to make a systematic and theory-based relationship between such variables. Each equation of the model is then estimated by applying the weighted two stage least squares (W2SLS) method over the period 1966 — 1999, to examine the impact of higher education promotion on Iran’s non-oil exports. Overall, estimation results obtained look reliable, so that they represent statistically expected significance of equation coefficients available in the system. According to the results obtained, a scenario of 20 percent increase in the value of higher education variable (normally in the form of the ratio of all higher educated employees to total employees in the manufacturing sector) is conducted, and then the relevant model is simulated by the analytic Newton Method. The results reveal an increase of about 16 percent per annum on average in manufacturing exports. The implication is that the conduction of such policy on Iranian export sector can expand structurally its related market.}, keywords = {and Scenario of Higher Education Promotion.,Higher Education Variable,Manufacturing Exports,simulation,Simultaneous Equations,Value Added of the Manufacturing Sector}, title_fa = {اثرات ارتقاء آموزش عالی بر عرضه صادرات صنعتی در ایران (78-1345)}, abstract_fa = {اهمیت نقش سرمایه انسانی بر تولید، مسأله ای است که از نظر اقتصاددانان دور نمانده است. اصطلاح تمرکز و تشکیل سرمایه انسانی که ناظر بر روند ایجاد و افزایش تعداد افرادی است که دارای مهارتهای فنی،آموزش و تجربه می باشند، برای رشد و توسعه اقتصادی کشور ضروری تشخیص داده شده است. همچنین گسترش مداوم و پایدار صادرات، بر بستر توسعه و رشد اقتصادی شکل می گیرد و این فرایندی است که در آن، مبانی علمی و فنی تولید، کاملأ متحول و دگرگون شده باشد. بنابراین، آموزش به تحول فن آورانه و گسترش تولید دامن می زند و امکان رقابت در بازارهای بین المللی را فراهم می آ ورد. در این مقاله، به بررسی تأثیرسیاست ارتقاء آموزش عالی بر عرضه صادرات صنعتی پرداخته شده است. برای این منظور، یک سیستم معادلات همزمان مشتمل برمتغیرهای برون زا و درون زا ازجمله آ موزش عالی، عرضه صادرات صنعتی، ارزش افزوده بخش صنعت و قیمتهای نسبی طراحی گردیده است. این نوع مدل به طور معمول اشاره به روابط سیستماتیکث و تعاملی بین متغیرهای أن داشته که در نهایت آموزش را با صادرات صنعتی مرتبط ساخته است. پس از آن، برای اینکه نتایج کسب شده از طریق روش برآوردی، حداقل مربعات دو مرحله ای وزنی (w2sls (، تأثیر ارتقاء آموزش عالی را بر عرضه صادرات غیرنفتی صنعتی نشان بدهد، با استفاده از روش نیوتن، مدل برآورد شده، شبیه سازی شده وطی آن، سناریوهای ارتقاء آموزش عالی از طریق افزایش متغیرآموزش عالی (که عمدتآ نسبت شاغلان دارای تحصیلات عالی در بخش صنعت به کل شاعلان بخش صنعت را نشان می دهد) بررسی گردیده است.}, keywords_fa = {ارزش افزوده بخش صنعت,سناریوی ارتقاء سطح آموزش عالی,شبیه سازی,صادرات صنعتی,متغیرآموزش عالی,معادلات همزمان}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10075.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10075_03c1705553f03ee4e57e37462686eac2.pdf} } @article { author = {صمیمى, دکتر احمد جعفرى and عمران, وحید تقى نژاد}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {The purpose of this paper is to see the effects of including a banking sector in the Lucas (2000) model. As Lucas, we have also used McCallum and Good friend's (1979) “Shopping Time Model (STM)”, in which the fundamental assumption is that consumption requires time spent shopping (or transacting) and transaction time may decrease by holding a greater amount of real balance. In our model inflation can impose welfare cost by two distorting channels: first, during inflationary period households intend to decrease their non interest-bearing money, in order to reduce the impacts of inflation. Therefore, their benefits from the so-called liquidity services of money to facilitate transactions will be declined. In other words, inflation makes them allocate more resources in transaction time and less in producing consumption goods. To explain the second channel, it should be said, inflation may increase demand for banking services to economize transaction time. Therefore, the scarce resources are transferred to the banking sector. These resources can be considered as a social loss. The reason is, if inflation were lower the resources could be used directly in order to increase consumption goods. The result of introducing new channel to estimate welfare cost of inflation shows that by extending Lucas model the welfare cost of inflation could be measured more precisely.}, keywords = {Bank,Inflation,Lucas Model,Welfare Cost}, title_fa = {هزینه رفاهی تورم: بسط الگوی لوکاس و ارائه دیدگاه جدید}, abstract_fa = {مقاله حاضر قصد دارد با وارد نمودن بخش بانک، در تحلیل هزینه رفاهی تورم لوکاس (2000)، یکث مدل نظری ارائه دهد که در آن برای اندازه گبری هزینه رفاهی تورم، کانال انحرافی جدیدی علاوه بر زمان معاملاتی که مورد تأکید لوکاس می باشد، معرفی گردد. در اینجا نیز، مانند مدل لوکاس از چارچوب "مدل زمان خرید (معاملات) " مک کالم و گود فریند (978 1) استفاده شده که در آن برای پول به این دلیل تقاضا وجود دارد که پول، موجب تسهیل در امر معاملات یا کاهش زمان معاملات برای خانوار می گردد. مدل حاضر نشان می دهد که تورم از دو کانال می تواند زیان رفاه بر اقتصاد را تحمیل کند: اول ابنکه، در شرایط تورمی، خانوارها برای ایمن ماندن از اثرات تورم، دارایی پولی بدون بهره کمتری نگهداری کرده و در نتیجه کمتر از خدمات دارایی پولی در امر تسهیل معاملات، بهره مند می شوند. به عبارت دیگر، تورم موجب می شود که خانوارها منابع بیشتری را به زمان معاملاتی و منابع کمتری را جهت تولید کالای مصرفی اختصاص دهند، دوم اینکه، تورم موجب می شود به منظور صرفه جویی در زمان معاملاتی، تقاضا برای خدمات بانکی افزایش یافته و به همین دلیل، منابع کمیاب از بخش تولید کالایی به بخش بانک انتقال یابد که نوعی زیان اجتماعی محسوب می شود زیرا اگر ثورم وجود نمی داشت این منابع به طور مستقیم در افزایش تولید کالایی به کار می رفت. کانال دوم اثر گذاری تورم بر رفاه که در اینجا به آن پدیده "بانکداری بیش از حد تورمی "ا اطلاق شده، در مدل لوکاس مورد بحث قرار نگرفته است. نتایج حاصل از معرفی کانال جدید اندازه گیری زیان رفاهی تورم، نشان می دهد که با بسط و گسترش الگوی لوکاس می توان دقت در اندازه گیری زیان فوق را افزایش داد.}, keywords_fa = {الگوی لوکاس,بانک,تورم,زیان رفاهی}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10076.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10076_bdbc7e4640dadc3c23314bc9faa4783a.pdf} } @article { author = {کمیجانى, دکتر اکبر and عسکرى, دکتر محمد مهدى}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {This paper attempts through a Comparative analysis of the economic effects of Zakah and inflationary finance to clarify the effects of imposition of these two kinds of taxes on growth, inflation and welfare. The approach of present article is merely theoretical one. Through considering the Zakah literature, the proposed (selected) theory is presented. The findings of this research show that the imposition of Zakah on inactive properties while disregarding on bank deposits can lead to improvement and rise in investment and economic growth, whereas the effects of the inflation tax on growth are negligible. Direct relationship between inflationary finance and the rate of inflation is obvious while Zakah in one hand is considered as an automatic economic stabilizer, and in other hard it causes the flow of revenues from the rich to the poor and actually it shows a system of reallocation of resources. The teaching of the Islamic principles explain the positive welfare effects of Zakah for both Zakah payers and receivers in contrast to the negative welfare effects of inflationary finance through disturbance on payments system and reduction in real stock of money is strongly understood and distinguished.}, keywords = {economic growth,Inflationary finance,Inflation tax,seignior age a locative effects of Zakah,Welfare effects of Zakah,Zakah Payers,Zakah receivers}, title_fa = {تحلیل نظری آثار اقتصادی زکات و مقایسه آن با مالیه تورمی}, abstract_fa = {این مقاله سعی دارد با تحلیل مقایسه ای آثار اقتصادی زکات و مالیه تورمی، ننایج وضع این دو نوع مالیات را بر رشد اقتصادی، تورم و رفاه اقتصادی تبیین نماید. روش بحث کاملأ نظری می باشد. پس از بیان نظریات موجود، مقاله می کوشد با تمسک به منابع اسلامی، نظریه منتخب خود را در مورد زکات ارائه دهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تعلق زکات به مال راکد و عدم تعلق آن به سپرده های پس انداز، می تواند موجبات سرمایه گذاری و رشد اقتصادی را فراهم آورد، درحالی که اثرات مالیه تورمی بر رشد، چندان قابل اعتنا نمی باشد. وجود رابطه مستقیم میان مالیه تورمی و نرخ تورم بر کسی پوشیده نیست، درحالی که زکات از یک سو، نوعی تثبیت کننده خودکار اقتصادی و از سویی موجب چرخش مال از صاحبان ثروت به فقرا و نوعی نظام تخصیص مجدد منابع است. آ ثار مثبت رفاهی در وضع زکات، در فضایی که تعالیم اسلامی برای زکات دهنده و زکات گیرنده ترسیم نموده، در مقایسه با آثار منفی رفاهی مالیه تورمی، نظیر اختلال در نظام پرداختها و کاهش موجودی پولی واقعی، بسیار متمایز است.}, keywords_fa = {‌Zakah,آ ثار رفاهی زکات,پرد اخت کنندگان زکات,حق الضرب,دریافت کنندگان زکات,رشد اقتصادی,زکات,عدالت اقتصادی آ ثار تخصیصی زکات,مالیات تورمی,مالیه تورمی}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10077.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10077_15d56857c9559a32da6c864dea9b7a90.pdf} } @article { author = {نظرى, دکتر محسن and کیا, معصومه بازرگانى}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {Efficiency,Export,Globalization,IIT (Integration of International Trade),IIT (ادغام تجارت بین المللی),LIT (Level of International Trade),LIT (سطح تجارت بین المللی)}, title_fa = {بررسی اثر جهانی شدن بر صنایع نساجی، پوشاک و چرم طی دوره 78-1357}, abstract_fa = {جهانی شدن، پدیده ای است که بروز آ ن در عصر حاضر، موجب تغییر و تحولات زیادی در جنبه های مختلف شده است. جهانی شدن اقتصاد، به رشد وابستگی اقتصادی بین کشورها در سطح جهان و افزایش حجم مبادلات و نوع مبادلات مرزی کالا و خدمات و همچنین تسریع فن آوری اشاره دارد. با توجه به قدمت و اهمیت صنایع نساجی، پوشاک و چرم و امکان پیوستن ایران به wto بررسی اثر جهانی شدن بر این صنایع، ضروری به نظر می رسد. در این مقاله، برای اندازه گیری جهانی شدن از دو متغیر lit (معیار سطح تجارت بین المللی) وIIT (معیار ادغام تجارت بین المللی) استفاده نموده و اثر جهانی شدن بر"کار آ یی فنی و صادرات صنایع نساجی، پو شاک و چرم (کد 32 ISIC) را مورد بررسی قر ارداده ایم. تو ابع اقتصاد سنجی برازش شده نشان می دهد که جهانی شدن، اثرات منفی بر کار آ یی فنی و صادرات صنایع نساجی، پوشاک و چرم دارد. جهانی شدن اقتصاد می تواند کار آ یی فنی و صادرات این صنایع را کاهش دهد. بررسی روند دومتغیر مورداستفاده و نتایج توابع اقتصادسنجی برازش شده، بیانگر این موضوع می باشد که صنایع نساجی، پوشاک و چرم، هنوز در روند مثبت جهانی شدن قرار نگرفته است و این صنایع در صورت عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی مشکل خواهد داشت.}, keywords_fa = {جهانی شدن,صا د رات,کار آیی فنی}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10078.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10078_dea3c7cf096d7121f7c8db0d5b9d7aeb.pdf} } @article { author = {پروپزیان, جمشید and تبار, عباس کریمى}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {A system dynamics approach is presented in this paper to study the long-term effects of Iranian State policies to support agricultural section and gain self-sufficiency (SS) of products. Agriculture is studied as one section of the whole national economy. The self- sufficiency index is defined in terms of the ability of the economy to domestically answer the demand for food. Policies such as controlled exchange rate and fixed prices have important effects on production and export of foods. These policies are taken to support consumers and producers against high prices, to increase the SS index and the nutrition rate. In the model presented, the aim is to measure variables like export, ICOR index, the ratio of investment to surplus, and SS index against counter policies such as equilibrium prices and floating exchange rates in long term. It is shown that recommended policies to activate the whole economy are equally effective in this special section.}, keywords = {Agricultural Section,Iranian Economy,Self Sufficiency}, title_fa = {یک مدل سیستمی دینامیکی برای مطالعه سیاستهای حمایتی بخش کشاورزی در ایران}, abstract_fa = {موفقیت در افزایش تولید و صادرات بخش کشاورزی، به عملکرد و چگونگی تأثیرات متقابل متغیرهای اصلی بخش کشاورزی بستگی دارد. سیاستهایی، از قبیل کنترل قیمت محصولات کشاورزی و نرخ ارز، تأثیر فراوانی بر تولید، صادرات و خودکفایی بخش کشاورزی دارند. این سیاستها با اهدافی، مانند جلوگیری از افزایش قیمت کالاهای ضروری و حمایت أز مصرف کننده، تولید کننده، افزایش ضریب خودکفایی در محصولات استراتژیک و افزایش ضریب تغذیه اتخاذ می شوند- در این مقاله، یک مدل سیستمی دینامیکی، برای مطالعه توسعه صادرات محصولات کشاورزی ارائه می گر دد. سیاستهایی، مانند افز ایش قیمت محصولأت کشاورزی، افزایش نرخ ارز و ترکیبی از این دو سیاست، در مدل مورد آزمون قرار می گیرند. اثرات این سیاستها بر متغیرهایی نظیر صادرات و واردات محصولات کشاورزی، شاخص ICOR، نسبت سرمایه گذاری به ارزش افزوده و ضریب خودکفایی ارزیابی می گردند. در واقع، ثابت خواهد شد، سیاستهایی که عمومآ برای فعال کردن بخشهای مختلف اقتصاد توصیه می شوند، می توانند نتایج مثبتی در بخش کشاورزی نیز به بار آورند.}, keywords_fa = {بخش کشا ورزی,ضریب خودکفا ئی,محصولات استراتژیک,مدل دینامیک,نرخ ارز}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10079.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10079_89e181aeaa0ddc87db97949870e66b44.pdf} } @article { author = {صادقى, حسین and سعادت, رحمان}, title = {-}, journal = {Journal of Economic Research (Tahghighat- E- Eghtesadi)}, volume = {39}, number = {1}, pages = {-}, year = {2004}, publisher = {University of Tehran}, issn = {0039-8969}, eissn = {2588-6118}, doi = {}, abstract = {This paper aims to explore relationship between population growth environmental pollution and economic growth in Iran. In this article, we use Hsiao causality test to identify this relationship. In addition, we contribute to this debate analyzing the trends of annual Data from 1978-2001. This relationship for Population Growth and Environmental Impact is from Population Growth to Environmental Impact. There is a bidirectional causality between economic growth and environmental economic. In other words, increase in GDP per capita exerts positive effects on environmental impact and vice versa.}, keywords = {economic growth,Environmental Impact,Hsiao Causality Test,Population Growth,Sustainable Development}, title_fa = {رشد جمعیت، رشد اقتصادی و اثرات زیست محیطی در ایران (یک تحلیل علّی)}, abstract_fa = {در طول دو دهه گذشته، خطرات و أسیبهای تخریب زپست محیطی بیشتر نمایان شده است. این تخریب، ناشی از ترکیب عواملی همچون افزایش و جمعیت، رشد اقتصادی و فعالیتهای صنعتی است. این مقاله، به بررسی روابط علی بین رشد جمعیت، آ لودگی زیست محیطی و رشد اقتصادی درایران می پردازد. بدین منظور، با استفاده از داده های آ ماری سری زمانی سالهای 80-1346، به روش آ زمون علیت هشیائو به بر آ ورد مدلها پرداختیم. نتایج به دست آ مده نشان می دهد که یک رابطه علی یک طرفه از رشد جمعیت (P) به تخریب زیست محیطی (EI) وجود دارد و همچنین یک رابطه دو طرفه بین تخریب زیست محیطی و رشد اقتصادی GNPP) )برقرار است.}, keywords_fa = {آزمون علیت هشبانو,اثرات زیست محیطی,توسعه پایدار,رشد اقتصادی,رشد جمعیت}, url = {https://jte.ut.ac.ir/article_10080.html}, eprint = {https://jte.ut.ac.ir/article_10080_50b0bf58b4086ab99fc005460c45aaf2.pdf} }