per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
1
30
23192
بررسی نقش مخارج R&D داخلی و واردات کالاهای سرمایهای- واسطهای بر روی تولید در صنایع ایران
The Impact of Internal R&D and Technology Imports on Iranian Manufacturing Industries' Output
محسن پورعبادالهان کویچ
mohsen_p51@hotmail.com
1
غلامحسین رهنمای قراملکی
g_rahnomay_q@yahoo.com
2
رسول حجت خواه
rasoul_hojatkhah@yahoo.com
3
استادیار گروه اقتصاد دانشکدهی علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه اقتصاد دانشکدهی علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه اقتصاد دانشکدهی علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز
کشورهای در حال توسعه توانایی زیادی برای سرمایهگذاری بر روی تحقیق و توسعه (R&D) ندارند، بنابراین دانش سرریز جهانی، جایگزین مناسبی برای R&D داخلی مطرح میشود. در این مطالعه با استفاده از دادههای تابلویی کارگاههای صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر ایران طی دورهی 1385-1374، اثرات R&D داخلی و واردات کالاهای سرمایهای- واسطهای (به عنوان تقریب واردات تکنولوژی) برارزش افزودهی این صنایع مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، هر دوی متغیر مخارج R&D داخلی و واردات تکنولوژی، تأثیر مثبت و معنیدار بر ارزش افزوده داشتهاند. همچنین نتایج نشان میدهند که تأثیر واردات کالاهای سرمایهای- واسطهای بیشتر از مخارج R&D داخلی بوده است، لذا توصیههای این تحقیق حمایت بیشتر دولت از فعالیتهای R&D داخلی، برقراری تعامل پویا با اقتصاد جهانی و اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت کاهش و رفع تحریمهای اعمال شده بر علیه ایران میباشد.
طبقه بندی JEL: ,L60 ,F14 ,C23 .O3
Generally, developing countries are not able to invest enough on R&D; therefore, they try to get benefit from knowledge spillover, as an external R&D. This paper tries to investigate the impact of R&D expenditures and imported intermediate goods, as a proxy for technology imports, on value added of Iranian industries. To that end, we use a panel data set of Iranian two-digit ISIC manufacturing industries, over the period 1995-2006. The results show that both internal R&D and technology imports have a positive and significant effect; and that the technology imports has a larger effect. Any attempt by the government to promote internal R&D and interaction with the rest of the world is recommended.
JEL Classifications: C23, F14, L60, O3.
https://jte.ut.ac.ir/article_23192_15945370ca4bbdb7dee90d531a3cbb2a.pdf
ایران.
داده های تابلویی
کارگاه های صنعتی ده نفر کارکن و بیشتر
واردات کالاهای سرمایه ای- واسطه ای
Iran.
Manufacturing Industries
panel data
R&D
Technology Imports
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
31
57
23193
شکاف درآمدی چه کشورهایی در حال کاهش است؟ یافتههایی جدید از آزمونهای ریشهی واحد پانلی با شکستهای ساختاری متعدد درونزا
Which Countries' Income Gap is about Decrease? New Evidences from Panel unit Root Tests with Multiple Endogenous Structural Breaks
امید رنجبر
o_rangbar@yahoo.com
1
Zahra Elmi
z.elmi@umz.ac.ir
2
کارشناس مطالعات اقتصادی وزارت بازرگانی، دفتر امور بینالملل و سازمانهای تخصصی
دانشیار در دانشگاه مازندران، دانشکده اقتصاد و علوم اداری
در این مقاله، تغییر کاهش شکاف درآمد سرانهی 138 کشور دنیا به سمت امریکا، با کمک مدل سری زمانی فرضیهی همگرایی و آزمونهای ریشهی واحد دادههای تابلویی، طی دورهی 2008-1950 بررسی شده است. کلیه آزمونهای ریشهی واحد دادههای تابلویی فرضیه همگرایی گروهی کشورها به سمت امریکا را رد مینمایند. نتایج آزمونهای ریشهی واحد تک متغیره حاکی از ارتقاء درآمد سرانه کشورهای کرهی جنوبی، سوئیس ، اتریش، مجارستان و لسوتو و واگرایی قوی کشورهای نیوزیلند، اردن و سوریه می باشند. تخمین نقاط شکست نشان میدهد، بیشتر شکستهای ساختاری حول تاریخهای خاصی مانند شوکهای نفتی و یا بحرانهای مالی اتفاق افتادهاند. براساس سایر یافتههای این مطالعه، بیشتر کشورهای فقیر همچنان فقیر و بیشتر کشورهای ثروتمند همچنان ثروتمند باقی ماندهاند. در این بین، تعدادی از کشورها مانند هنگکنگ، تایوان، سنگاپور، چین و هند از بنبست عقب ماندگی خارج، اما تعدادی دیگر مانند ماداگاسکار، کنیا و کومور وارد این تله شدهاند. تحولات توزیع GDP سرانهی واقعی کشورها در مقاطع زمانی مختلف تأیید برای این یافته میباشد.
طبقهبندی JEL : O1; O47; C32; C33
In this paper, we analyze the dynamics of income gap between 138 countries with USA by using time series model of convergence hypothesis and various panel unit root tests over period 1950-2008. All panel unit root tests don’t reject the null hypothesis of unit root. Univariate unit root tests results show that GDP per capita of South Korea, Switzerland, Austria, Lesoto and Hungry catch up with USA and GDP per capita of Syria, New zealand, and Jordan diverged from USA GDP per capita. The estimation shows that the breaks were clustered around specific dates, such as oil shocks or financial crises. Also,the results show that almost poor countries stay poor and almost rich countries stay rich yet. Only some countries same as South Korea, Hong Kong, Singapore, Taiwan, India, and China could escape lag deadlock and the countries e.g. Syria, Madagascar, Kenya, and Comoro moved into poverty trap. The distributions of GDP per capita in various years confirmed our results.
JEL Classification: O1; O47; C32; C33
https://jte.ut.ac.ir/article_23193_3e054b387c365ad027b0cda0fd7f8837.pdf
آزمون ریشهی واحد دادههای پانلی
شکست ساختاری
فرضیهی ارتقاء
مدل سری زمانی فرضیهی همگرایی.
Catching up Hypothesis
Panel Unit Root Tests
Structural Breaks
time series model of convergence hypothesis
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
59
78
23194
اثرات مالیات غیرمستقیم و مخارج دولت بر اشتغال و تورم: یک تحلیل داده- ستانده
The Effects of Indirect Taxes and the Government Expenditures on Employment and Inflation: An Input-Output Analysis
نورالدین شریفی
nsharify@umz.ac.ir
1
استادیار دانشگاه مازندران
دولت همه ساله مقادیر متنابهی مالیات غیرمستقیم از کالاها و خدمات تولیدی دریافت میکند و در مقابل مخارجی به صورت انواع هزینهها متحمل میشود. هریک از این فعالیتها، دارای اثراتی متفاوت با دیگری است. این مقاله در پی مطالعهی برآیند اثرات اخذ مالیاتهای غیرمستقیم از تولیدات بخشهای مختلف برای تأمین انواع هزینههای دولت است. با استفاده از مدلهای داده - ستانده، تأثیر این سیاستها بر اشتغال و تورم ناشی از فشار هزینهای مورد بررسی قرار میگیرد. آمارهای مورد نیاز این تحقیق از نتایج سرشماری نفوس و مسکن و جدول داده-ستاندهی سال 1380 کشور تأمین میشوند. از ویژگیهای این مطالعه بررسی همزمان اثر انقباضی اخذ مالیات، با اثر انبساطی پرداخت انواع هزینههای حاصل از این مالیات است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اجرای این سیاست سبب افزایش شاخصهای قیمت تولید کننده و ارتقای سطح اشتغال در جامعه میشود. با این حال میزان این اثرات در بخشهای مختلف یکسان نیست.
طبقه بندی JEL: C670 , E620, H230 J230,
Considerable indirect taxes are obtained to finance different expenditures of governments. The indirect taxes have different and to somewhat contrary effects in the economy. This paper investigates on the effects of the indirect taxes on sectors’ products to finance the government expenditures. Using an input-output analysis, the effects of this policy on the cost-push price inflation and employment are examined. To do so, an input-output table of Iran for the year 2001/2 is employed as database. A simultanous consideration to the contractionary effect of the indirect taxation with the expansionary effect of the expenditures financed by these taxes is taken into account. Results of the research demonstrates that excuting this policy leads to an increment in the value of the producer price index (PPI) as well as improvement in the level of employment. However, the size of these effects are different for different sectors of economy.
JEL classification: C670, E620, H230, J230
https://jte.ut.ac.ir/article_23194_25a8988ff03d29262ff8b9e535e134d8.pdf
اشتغالزایی
تحلیل داده - ستانده
تورم ناشی از فشار هزینه
مالیات غیرمستقیم
مخارج دولت
Cost-push Inflation
Government expenditures
indirect tax
Input-Output Analysis
Jon creation
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
79
102
23195
بررسی اثرات احتمالی بحران مالی جهانی بر درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران: رهیافت مدل تعادل عمومی قابل محاسبه
Investigating the Possible Effects of the Global Financial Crisis on the of Iranian Urban and Rural Households Income : A CGE approach
حسین صادقی
sadeghih@modares.ac.ir
1
محمد حسنزاده
m.hassanzadeh@modares.ac.ir
2
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس
بحران مالی بزرگی که در سال 2008 به وقوع پیوست، اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار داد و در نتیجه پیشبینی رشد اقتصادی جهان بهطور معنیداری کاهش یافت. با گسترش دامنهی این بحران، اقتصاد کشورهای در حال توسعه نیز با مشکلاتی روبرو شد. این مقاله به بررسی تأثیر بحران مالی جهانی بر درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران پرداخته است. در این بررسی بر دو مسیر اصلی تأثیرگذاری یعنی تغییر در قیمتهای جهانی و پسانداز خارجی تأکید میشود. نتایج بررسی با استفاده از مدل تعادل عمومی نشان میدهد که کاهش قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی ایران، درآمد خانوارهای شهری را بیشتر از خانوارهای روستایی متأثر میکند. اگرچه کاهش قیمت کالاهای صادراتی و پسانداز خارجی درآمد خانوارها را کاهش میدهد، اما کاهش قیمت کالاهای وارداتی بخشی از این کاهش درآمد را جبران میکند در نتیجه با کاهش اندک قیمت جهانی کالاهای مبادلاتی ایران و پسانداز خارجی، درآمد خانوارها به مقدار اندکی کاهش مییابد، بهطوری که کاهش 10 درصدی قیمت کالاهای صادراتی و وارداتی ایران و پسانداز خارجی درآمد خانوارهای شهری، روستایی و بنگاهها را به ترتیب 96/1، 80/0 و 01/0 درصد کاهش میدهد. با عمیقتر شدن دامنهی بحران، تأثیر آن بر درآمد نهادها قابل ملاحظه خواهد بود، بهطوری که با کاهش همزمان 50 درصدی متغیرهای فوق، درآمد خانوارهای شهری و روستایی، 5/11 و 6/7 درصد و درآمد بنگاهها 47/1 درصد کاهش مییابد. طبقه بندی JEL: G01، D30، D58
World financial Crisis Occurred in 2008 affected many countries and caused to slow significantly global growth. Financial crisis is already causing a considerable Slowdown in some developing countries. This paper focuses on the implications of the ongoing global financial crisis and economic downturn for Iran's household income. We emphasize on two channels by which financial crisis spread to developing countries: trade and foreign investment. Using CGE model for analyzing the effects of financial crisis on Iran's household income show shat decline in export and import commodity price affect urban household income more than rural household income. While export decline in price and foreign saving reduce household income, import price downturn, compensate income reduction and as a result, urban and rural areas Income decreas slightly. Using CGE model show that 10 percentage reduction in import and export prices and foreign saving decreas urban and rural households income respectively 1.96 and .8 percentage and enterprices income decrease by 0.01 percentage. Deepening financial crisis will have significant effects, so that 50 percentage decrease in import and export price and foreign saving decreases urban, rural and enterprices income by 11.5, 7.6 and 1.47 percentage respectively. JEL classification: D58; D30; G01
https://jte.ut.ac.ir/article_23195_76a7d8d33e996281677cf87b9fb98091.pdf
بحران مالی جهانی
درآمد خانوارهای شهری و روستایی
مدل تعادل عمومی قابل محاسبه
CGE Model
Financial Crisis
Household income
Iran
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
103
130
23196
بررسی اثرات پویای تکانههای اقتصادی در قالب الگوی اقتصاد سنجی بلندمدت ساختاری ایران در بستر جهانی
Analyzing the Economic Impacts of Shocks within a Long-run Structural Macroeconometric Model for Iran in a Global Context
مجید صامتی
sameti.majid.ui@gmail.com
1
بهاره تیموری
bahareh.teimouri@gmail.com
2
هوشنگ شجری
shajari77@yahoo.com
3
مرتضی سامتی
msameti@gmail.com
4
دانشیار دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
دانشجوی دکتری دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
دانشیار دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
دانشیار دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
در این مقاله یک مدل همجمعی خود رگرسیون برداری با متغیرهای برونزای ضعیف برای اقتصاد ایران تخمین زده شد. روابط همجمعی از الگوی کینزینهای جدید در اقتصاد باز کوچک، شرایط آربیتراژ و تراز حسابها استخراج و بر مدل تحمیل گردید. نتایج بیانگر وجود دو رابطهی همجمعی بین متغیرهای کلان اقتصادی ایران است: 1- رابطهی شکاف تولید و 2- رابطهی تقاضای واقعی پول. معادلات تصحیح خطای برداری برای تحلیل پویائیهای کوتاهمدت تصریح شد و اثرات شوکهای مختلف بر روی اقتصاد ایران با استفاده از روش تجزیهی واریانس خطای پیشبینی تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشاندهندهی نقش کلیدی و اساسی سه متغیر نرخ تورم، حجم واقعی پول و تولید واقعی داخلی در توضیح نوسانات بیشتر متغیرهای درونزای مدل است. در نهایت با استفاده از منحنیهای شدت تداوم تأثیر تکانههای سیستمی وسیع بر روابط بلندمدت بررسی شد و بر اثرات موقتی و گذرای شوکها و پایداری سیستم تاکید گردید.
طبقه بندی JEL: C10, C22, E20, E30
This paper estimates a structural cointegrating VARX model with exogenous variables for Iran. The long-run macroeconomic relationships are identified and tested within this framework. We make use of the Generalized Forecast Error Variance Decomposition to analyze the dynamic properties of the model in response to different shocks. We also examine via the persistence profiles, the speed of adjustments to the long-run equilibrium following a system wide shock. The results show that money demand relation and output gap are not rejected within the model. Furthermore, these two long-run relations have well behaved persistence profiles in which the effects of shocks on the long run relations are transitory and die out eventually.
JEL Classification: C10, C22, E20, E3
https://jte.ut.ac.ir/article_23196_8c8f2c1f4f6acbab00dcb0a151877022.pdf
الگوی اقتصاد کلان - سنجی بلندمدت ساختاری
تجزیهی واریانس خطای پیشبینی تعمیم یافته
مدل تصحیح خطای برداری
Cointegrated vector autoregressive model (VAREX)
Long run relation
Vector Error Correction Mode
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
131
157
23197
رویکردی نوین به کانال سرمایهی بانکی: نقش روش رتبهبندی اعتباری در مکانیزم انتقال پولی
A New Approach to Bank Capital Channel: The Role of Credit Rating Method in Monetary Transmission Mechanism
جعفر عبادی
jebadi@ut.ac.ir
1
اکبر کمیجانی
komijani@ut.ac.ir
2
زهرا خوشنود
rkhoshnoud@yahoo.com
3
دانشیار دانشکدهی اقتصاد، دانشگاه تهران
استاد دانشکدهی اقتصاد، دانشگاه تهران
استادیار پژوهشکدهی پولی و بانکی
مکانیزم انتقال پولی با تحولات حاصل در عرصهی اقتصادی، تاکنون به رویکردهای مختلفی تجهیز شده است. در این راستا، با معرفی و سپس به کارگیری اولین نسخه از مقررات سرمایهی کمیتهی بال، افق جدیدی در بحث مکانیزم انتقال پولی به تصویر کشیده شد و ابتدا بر نقش ایستای سرمایهی بانک؛ و سپس بر نقش پویای این متغیر، تحت عنوان کانال سرمایه، تأکید شد. با این حال، پس از شکلگیری و اعمال مقررات جدید سرمایهی کمیتهی بال، ضرورت تجدید نظر در کانال سرمایه، به عنوان یکی از جدیدترین کانالهای مکانیزم انتقال پولی، مشاهده میشود. در حقیقت، به دلیل تأکید توافق نامهی جدید بر رتبههای اعتباری در ارزیابی ریسک و تنظیم سرمایهی مقرراتی، و رفتار و ویژگیهای متفاوت روشهای رتبهبندی اعتباری قابل کاربرد تحت این مقررات، ضرورت بسط کانال سرمایه و تجهیز آن به رویکرد رتبهبندی، دور از انتظار نیست. از این رو در این مقاله، فرآیند فوق، با تأکید بر مدل برنامهریزی پویای رفتار یک بانک در بازار انحصار چند جانبه، مدلسازی شده است؛ و نتایج، بیانگر نقش کلیدی رویکرد رتبهبندی اعتباری مورد استفاده در محاسبهی سرمایهی مقرراتی، در کانال سرمایهی مکانیزم انتقال پولی هستند.
طبقهبندی JEL : C61,E32,E51,E52,E58,G21
Following changes in economic fields, monetary transmission mechanism has been equipped with different approaches. For example, introducing and then applying the first draft of Basel committee’s capital requirement has portrayed new horizon in the monetary transmission mechanism discussions. While as the first step, it has been emphasized on the static role of bank’s capital; as the second step, it has been focused on the dynamic role of this variable (i.e. bank capital channel). However, after formulation and exertion of new Basel capital accord, the importance of bank capital channel revision is observed. In fact, due to the emphasis of new capital accord on credit ratings in the process of risk assessment and regulatory capital setting; as well as differentiate behavior and characteristics of applicable credit rating methods under this regulation; the importance of bank capital channel expansion via credit rating methods is unexpected. Hence in this article, the aforementioned process has been modeled by emphasis on the dynamic programming of a representative bank behavior in monopoly market. The results affirm the critical role of applied credit rating method in setting regulatory capital in monetary transmission mechanism.
JEL Classification: C61, E32, E51, E52, E58, G21
https://jte.ut.ac.ir/article_23197_42950696c4303ffa62b01b957cedc55e.pdf
توافق نامهی سرمایهی بال دو
رتبهبندی اعتباری
روش رتبهبندی پی. آی. تی
روش رتبهبندی تی.تی.سی.
ریسک اعتباری
سرمایهی مقرراتی
کانال سرمایه
مکانیزم انتقال پولی
Basel II Capital Accord
Capital Channel
Credit Rating
credit risk
Monetary Transmission Mechanism
PIT Rating Method
Regulatory Capital
TTC Rating Method.
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
159
192
23198
تخمین شبه پارامتریک استوار در تعیین عوامل ناکارایی در نظام بانکی ایران: روش بوتاسترپ
A Robust Semi-Parametric Estimation of Determinants of inefficiency In Iranian Banking System: A Bootstrap Method
حمید کردبچه
hamidkurdbacheh@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه بوعلی سینا
در طول دو دهه اخیر مطالعات کاربردی بسیاری برای ارزیابی دلایل ناکارایی در صنایع مختلف از یک روش شبه پارامتری دو مرحلهای موسوم به مدل توبیت استفاده نمودهاند. کاربرد این روش برای نمونههای کوچک به دلیل امکان وجود تورش در نتایج آن، اخیراً مورد انتقاد بوده است. یک روش دو مرحلهای شبه پارامتریک بوتاسترپ شامل دو الگوریتم منفرد و مضاعف را برای حل این مشکل ارائه نمودهاند. این دو الگوریتم، تخمینهای استوار و سازگاری را ارائه مینمایند. بهعلاوه، الگوریتم مضاعف تخمینهای تورش زدایی شده از کارایی را نیز فراهم میکند.
این مقاله یکی از اولین مطالعات کاربردی روش مذکور است که شواهد تجربی جدیدی را برای این روش با استفاده از مجموعه دادههایی از نظام بانکی ایران برای دوره 1386- 1381 ارائه نموده است. یافتههای این تحقیق، نتایج سیمار و ویلسون (2007) مبنی بر وجود تورش در نتایج روش رایج دو مرحلهای توبیت را تأیید میکند. به بیان دقیقتر، الگوریتم مضاعف نسبت به الگوریتم منفرد نتایج کاملاً متفاوتی را از تخمینها و استنتاج آماری نشان میدهد که این خود وجود تورش و همبستگی سریالی را بهعنوان یک مسئله مهم در روش دو مرحلهای توبیت تأیید میکند. مقایسه نتایج تخمینهای ناکارایی و استنتاج آماری آنها حاصل از الگوریتم مضاعف و روش پارامتری تک مرحلهای داده پانل (بتیس و کوئلی، 1995) که برای اولین بار در این تحقیق انجام شده است، تشابه زیاد این نتایج را نشان میدهد. این تشابه میتواند تأییدی بر مطالعهی کوئلی (2000) باشد مبنی بر اینکه روش دادههای پانل تک مرحلهای تخمینهای بدون تورش و سازگاری را از عوامل ناکارایی ارائه میکند.
نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهند که بانکها در ایران بهطور کلی میتوانند عملکرد خود را با حرکت به سمت خصوصیسازی، نگهداری دارائیهای کمتر ریسکی و توجه به برخورداری از صرفههای مقیاس و صرفههای قلمرو بهوسیله گسترش اندازه و نوع خدمات بهبود بخشند.
طبقه بندی JEL: C01, C02, C12, C19, C23,
Many empirical papers have applied a semi-parametric two-stage procedure named Tobit model to investigate the sources of inefficiency in different industries over the last two decades. Using this approach in small samples has recently been criticized for a possible bias in its results. In very recent papers Simar and Wilson (2007) have tackled this problem by suggesting an alternative bootstrap two-stage model in two algorisms including single and double bootstrap procedures. These algorisms both permit valid inference. Moreover, the double bootstrap procedure provides bias corrected efficiency estimates.
The current study as one of the first inefficiency determinant studies over banking system applying Simar and Wilson (2005) procedure is to provide new empirical evidence of this approach. To this aim a dataset of Iranian banking system over 2002-2007 is utilized. The outcomes support Simar and Wilson (2007) in which the results of the conventional two-stage model are likely biased. More precisely, the double bootstrap shows quite different estimates for the parameter and confidence-intervals than the single bootstrap indicating that the bias and autocorrelation are significant problems in the two-stage model. The comparison of the results of double bootstrapped two-stage model and the single- stage panel data model (Coelli 1995) performed for the first time in this study exhibits a close similarity in the determinant factors of the technical inefficiencies and their confidence intervals. This finding support Coelli (2000) in which the single-stage panel data model provides unbiased and efficient estimates of determinant factors of the inefficiencies and their confidence intervals.
The findings also suggest that Iranian Banks, by and large, would improve their efficiencies by moving toward privatization, holding less risky assets and last but not least focusing on economies of scale and economies of scope through broadening their sizes and products.
JEL Classifications: C01, C02, C12, C19, C23
https://jte.ut.ac.ir/article_23198_e36e56a5e2b8d75b2e1d80c848281bb3.pdf
بانک
بوتاسترپ
بوت استرپ مضاعف
بوت استرپ منفرد
دادههای سانسور شده و دادههای منقطع
عوامل تعیین کننده ناکارآیی
کارآیی فنی
مدل تک مرحلهای دادههای ترکیبی
مدل توبیت
Bootstrap
Censored data
Determinants of inefficiency
Double Bootstrap
Single Bootstrap
Single–stage panel data Model
Technical Bank Efficiency
Tobit Model
Truncated data
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
193
219
23199
کنکاشی در باب اهمیت رویکردهای بدیل اقتصادی: تأملی در ضرورتهای فلسفی و کاربردی
An Inquiry into the Vitality of Alternative Economic Approaches: Reflections on Philosophical and Applied Requirements
محمود متوسلی
motavaselim@gmail.com
1
محمود مشهدی احمد
mmashhadi@ut.ac.ir
2
استاد دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران
دانشجوی دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران
در مواجهه و احتمالاً، پیروی و متابعت از آموزههای مکتب یا مکاتب بدیل اقتصادی همواره این پرسش مطرح است که در حضور مکتب مرسوم، اساساً چه نیازی به مطالعهی این مکاتب فکری وجود دارد، آنهم در حالی که مکتب مرسوم جریان اصلی علم را به خود اختصاص داده است و در بیشتر دانشگاهها و محافل علمی، تدریس و در نهادهای تصمیمگیری بیشتر تصمیمات سیاسی و اقتصادی بر اساس آموزههای آن انجام میشود. پس، چرا مکاتب بدیل؟
این مقاله به دنبال کنکاشی در قالب این پرسش است و در این ارتباط دو استدلال اساسی مطرح میشود. یکی این که از منظر فلسفهی علم، در علوم انسانی و بهطور مشخص در علم اقتصاد، نمیتوان مطالعات علمی را محدود به یک پارادایم خاص کرد. دیگر این که پرداختن و تدبر در پارادایمهای مختلف فکری ضمن غنا بخشیدن به درک ما از پارادایم اصلی، میتواند تا حد زیادی پاسخگوی نیاز ما در یافتن رهیافتها و راهبردهای جدید برای رویارویی با مسائل و دغدغههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کنونی باشد.
طبقهبندی JEL: B00، B21، B15، B41، B50
Considering the teachings of alternative economic school(s), a question is always posed on the necessity of such studies against the orthodox intellectual school. This question is more highlighted amidst the fact that the latter enjoys being labeled as "mainstream economics" and most economic and political decisions are made in most universities, academic circles as well as decision-making bodies according to the main trend.
This paper tries to find an answer for this question and proposes two arguments for it: Firstly, from the viewpoint of philosophy of science, limiting scientific studies to a certain paradigm is impossible in human sciences and specifically in economics. Secondly, reflecting upon various paradigms not only enriches scholars' understanding of the main paradigm, but it will meet their needs in an attempt to find new approaches and strategies as well when new social, political, economic and cultural concerns arise.
JEL Classifications: B00 ،B21 ،B15 ،B41 ،B50
https://jte.ut.ac.ir/article_23199_20a80ffb5e41c1e7ec29d68aacf3fcb7.pdf
اقتصاد نهادگرا
پارادایم
روششناسی
رویکردهای بدیل
فلسفه علم
معرفتشناسی
مکاتب اقتصادی
alternative approaches
economic schools
Epistemology
methodology
Paradigm
Philosophy of science
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
221
242
23200
تخمین تقاضای فیلم سینمایی در ایران
Estimating Demand for Movies in Iran
انیسه نیک روان
anisnikravan@gmail.com
1
لطفعلی عاقلی کهنه شهری
aghelik@modares.ac.ir
2
کارشناس ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه تربیت مدرس
استادیار اقتصاد پژوهشکدهی اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
صنعت سینما یکی از اجزای اصلی توسعهی فرهنگ محسوب میشود، توسعهی صنعت سینما نیازمند شناخت ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. این مقاله به مطالعهی ویژگیهای اقتصادی این صنعت میپردازد. در این راستا لازم است عوامل تعیین-کنندهی تقاضای فیلم سینمایی، تعیین شده و حساسیت متغیرهای مؤثر آن بررسی شود. همچنین محاسبهی این کششها دارای کاربردهای مفیدی در سیاستگذاریهای اقتصادی است، تا بدین ترتیب به برنامهریزیهای کارآمدی از نظر فرهنگی و اقتصادی در کشور و به-دنبال آن در منطقه و بازارهای جهانی دست یافت. در این مقاله ابتدا با تکیه بر مبانی نظری و با کمک مطالعات تجربی، عوامل مؤثر بر تقاضای فیلم سینمایی در ایران طی سال های 1380 تا 1387 در 28 استان کشور با استفاده از دادههای ترکیبی، بررسی و سپس تقاضای تماشای فیلم با تفکیک به دو نوع فیلم ایرانی و خارجی با استفاده از دادههای سری زمانی و با روش حداقل مربعات معمولی برای سالهای 1350-1387 تخمین زده شده است. نتایج تخمین با روش دادههای ترکیبی نشان میدهد که تقاضای فیلم سینمایی، رابطهی مستقیم با درآمد واقعی افراد و رابطهی معکوس با قیمت واقعی بلیط سینما دارد. همچنین افزایش تعداد دستگاههای تلویزیون، رایانه و دستگاههای پخش VCD و DVD، تأثیر کاهشی در تعداد تماشاچیان فیلمهای سینمایی دارد، نتایج تخمین با استفاده از دادههای سری زمانی نیز نشان داد که تقاضای تماشای فیلم خارجی در مقایسه با تقاضای تماشای فیلم ایرانی، نسبت به تغییرات قیمت بلیط و همچنین تغییرات نرخ سواد حساسیت بیشتری از خود نشان داده است.
طبقه بندی JEL: 23C، 82L، 11Z
Cinema industry is one of the main elements of cultural development. Development of cinema industry requires the identifying the various social, economic and cultural dimensions. This paper studies the economic characteristics of cinema in Iran. In this regard, it is necessary to identify the determinants of demand for movies and their demand elasticities. The computed elasticities have useful applications in economic policy-making, so that the effective plans regarding cultural and economic viewpoints in the regional and global scopes can be compiled. In this paper, relying on theoretical basics and using empirical studies, the affecting factors on demand for movies have been estimated for 28 provinces of Iran over the 2001-2008; and then demand for watching movies with decomposition of them into Iranian and foreign films has been estimated using ordinary least squares during 1971-2008. The estimation results of panel data model indicate that demand for movie has positive relationship with real per capita income and negative one with real price of cinema ticket. In addition the increased numbers of TV sets, personal computers and VCD and DVD players have the declining effect on the number of cinema attendants. As well, the estimation results using time series data indicate that demand for foreign movies in Iran comparing with demand for Iranian ones is more sensitive to changes in ticket prices and literacy rate.
JEL Classifications: C23, L82, z11
https://jte.ut.ac.ir/article_23200_4ce0478c47027fd2562cbcbe9dfec679.pdf
اقتصاد فرهنگی
تقاضا
سینما
کششهای قیمتی و درآمدی
نرخ با سوادی
نسبت شهرنشینی
Cinema
Cultural Economics
demand
literacy rate
price & income elasticities
urbanization ratio
per
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
2011-10-23
46
2
243
272
23201
اثر هدفگذاری تورم بر عملکرد اقتصاد کلان: تورم و رشد تولید
The Effects of Inflation Targating on Macroeconomic Performance: Inflaction and Growth
ناصرعلی یداله زاده طبری
naseraliy@yahoo.com
1
حمیدرضا برادران شرکاء
hrshoraka@gmail.com
2
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
دانشیار دانشکدهی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
هدف اصلی این مقاله، بررسی اثرات چارچوب هدفگذاری تورم بر عملکرد اقتصاد کلان بر حسب رفتار تورم، تولید و تغییرپذیری آنها در میان کشورهای هدفگذار بوده است. در این رابطه، به مطالعهی تجربهی 21 کشور صنعتی و در حال توسعهی هدفگذار تورم، قبل و پس از هدفگذاری، در مقایسه با عملکرد گروه کنترل شامل 33 کشور صنعتی و در حال توسعهی غیرهدفگذار پرداختیم. با استفاده از روش رگرسیون تفاضلی، تفاوتهای متغیرهای اقتصاد کلان مانند سطوح تورم بین کشورهای هدفگذار و غیرهدفگذار با کنترل مقادیر گذشتهی متغیرها مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. شواهد تجربی در مقایسه با گروههای کنترل مختلف نشان میدهد که در مجموع، هدفگذاری تورم به کشورهای هدفگذار در جهت بهبود عملکرد اقتصاد کلان کمک کرده است:
هدفگذاری تورم به کشورهای هدفگذار در جهت کاهش سطح تورم و بیثباتی آن کمک کرده است.
هدفگذاری تورم بیثباتی رشد تولید در این کشورها را کاهش داده است. شواهد قطعی دال بر اثر اتخاذ این چارچوب سیاستی بر رشد تولید، یافت نشده است.
طبقه بندی JEL : E52, E58
The main purpose of this research has been to investigate whether inflation targeting improves macroeconomic performance as measured by the behavior of inflation, economic output and their variability among the countries employing inflation targeting. In this regard we have looked for empirical evidence in a world sample of 21 developed and developing inflation targeting countries before and after their adoption of inflation targeting and compared their performance to a control group of 33 developed and developing countries which did not employ inflation targeting. We followed previous research procedures by testing for systemic differences in macroeconomic variables such as inflation levels between inflation targeting and non-targeting countries compared to previous levels of that variable. Our evidence as related to the different control groups suggests that inflation targeting generally helps countries to improve macroeconomic performance:
- Inflation targeting helps countries achieve lower inflation and less variability
- Inflation targeting reduces variability of growth rate
- There is no obvious evidence about variability of growth rate
JEL Classification: E25 , E58
https://jte.ut.ac.ir/article_23201_a88e574037fa8034ee3a22698616137e.pdf
بیثباتی
پانل
تورم
رشد تولید
مطالعات بین کشوری
هدفگذاری تورم
Cross country
growth rate
Inflation
Inflation Targeting
panel
variability