دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
NAIRU و سیاستگذاری اقتصادی در ایران
FA
زهرا
افشاری
0000-0001-8787-6977
دانشگاه الزهرا
zahafshari@yahoo.com
احمد
یزدان پناه
دانشگاه الزهرا
yazdanpanah@mailinator.com
مرضیه
بیات
marzeyeh_bayat@yahoo.com
در تحقیق حاضر ابتدا صحت فرضیة نرخ بیکاری طبیعی در ایران با استفاده از آزمون همگرایی یوهانسن بررسی شده است، نتایج حاصل، حاکی از عدم وجود رابطة بلندمدت میان تورم و بیکاری در اقتصاد ایران است.. همچنین بهدلیل تغییر نایرو در طی زمان، سری زمانی نایرو در دورة مورد نظر با استفاده از فیلتر HP، برآورد شده است و سپس ارزش متوسط نایرو در دورة 1386-1340 محاسبه شده است. به منظور شناخت موقعیت اقتصاد ایران و ارائه راهکارهای سیاستی، سریهای زمانی نایرو و نرخ بیکاری واقعی در سالهای مورد مطالعه، مقایسه شده است.
مقایسة سریهای زمانی نایرو برآورد شده با نرخ بیکاری سالانه، نشان میدهد که در دوره مورد بررسی، نرخ بیکاری واقعی بالاتر از نایرو بوده است (به استثنای سال86 )، در این شرایط، اعمال سیاست انبساطی در جهت کاهش بیشتر بیکاری در بلندمدت منجر به شتاب بخشیدن به تورم خواهد شد بدون اینکه نقشی در کاهش بیکاری داشته باشد. بنابراین به نظر میرسد برای دستیابی به یک نرخ تورم باثبات در بلندمدت، کنترل حجم پول و بهکارگیری یک قاعده پولی میتواند بیکاری را به موقعیت نایرو بلندمدت خود هدایت کند.
طبقهبندی JEL: E24، E31، J60، N0
انتظارات تورمی,فیلتر HP,فیلیپس بلندمدت,نایرو
https://jte.ut.ac.ir/article_20012.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20012_a4016a394fe6a350cb66620cf0747c98.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
بررسی عوامل زیست محیطی مؤثر بر قیمت منازل مسکونی تهران به روش هدانیک
FA
علی
امامی میبدی
دانشگاه علامه طباطبایی
emami@atu.ac.ir
آرش
اعظمی
azami@mailinator.com
احسان
حق دوست
haghdoost@mailinator.com
امروزه مسائل و مشکلات زیستمحیطی از جمله آلودگی هوا یکی از مهمترین موضوعات قابل توجه در شهرهای بزرگ است. یکی از مهمترین دلائل این اهمیت، تأثیرگذاری این عوامل بر قیمت املاک و منازل مسکونی است. بنابراین بررسی چگونگی تأثیرگذاری عوامل مختلف بر قیمت واحدهای مسکونی اهمیت خاصی دارد. در این مقاله با یک رویکرد زیستمحیطی و با استفاده از روش قیمتگذاری هدانیک، میزان تأثیرگذاری این عوامل (شامل متغیرهای زیستمحیطی همچون میزان آلودگی هوا و فضای سبزسرانه) بر قیمت منازل مسکونی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام تحقیق از دادههای مقطعی سا ل 1383 مربوط به 17 منطقة شهرداری تهران استفاده شده است. روش مورد استفاده، روش حداقل مربعات معمولی و فرم تابع لگاریتمی است. برای تفکیک تأثیر بعضی از متغیرهایی که برای واحدهای مسکونی ویلایی و آپارتمانی متفاوتاند از متغیرهای مجازی استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده، از بین همة متغیرها، عامل مساحت واحد مسکونی دارای بیشترین تأثیر بر قیمت منازل بوده است. از بین متغیرهای فیزیکی نیز عمر ساختمان همچنین تأثیر قابلتوجهی بر قیمت داشته است. همة متغیرهای زیستمحیطی مانند میزان آلودگی هوا برحسب شاخص استاندارد آلودگی و سرانه فضای سبز نیز دارای تأثیرات مورد انتظار و معناداری بودهاند. علاوه بر این، مجاورت واحد مسکونی با فرودگاه نیز تأثیر منفی بر قیمت منازل مسکونی داشته است.
طبقهبندی JEL : Q50، Q51، Q58
آلودگی هوا,تهران,روش قیمتگذاری هدانیک,محیط زیست
https://jte.ut.ac.ir/article_20013.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20013_6b82c36b7a1a292fc95a869bd74fcb17.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
تعیین سبد غذایی برای گروههای درآمدی مختلف با استفاده از منطق فازی
FA
محمد حسین
پورکاظمی
دانشگاه شهیدبهشتی
محمد
سوزنده
m_soozandeh@yahoo.com
انسان بهعنوان رکن اصلی اقتصاد جامعه دارای نیازمندیهایی است که مهمترین آنها نیاز به امنیت غذایی و تغذیه سالم است. در جامعة ایران دو گروه از افراد وجود دارند که از امنیت کامل غذایی برخوردار نیستند، این دو گروه شامل کسانی هستند که یا بهعلت بضاعت مالی توانایی تهیه مواد غذایی سالم و مغذی را ندارند و یا اینکه علیرغم توانایی مالی، بهعلت مصرف غیرصحیح مواد غذایی فاقد امنیت غذاییاند. لذا دو عامل در ایجاد امنیت غذایی افراد نقش مهم ایفا میکنند که شامل درآمد و ارتقای دانش غذایی افراد میشوند و با معرفی سبد غذایی مناسب میتوان به این دو دست یافت. در این مقاله ضمن استفاده از نظرات متخصصان تغذیه و بهداشت، برای اولین بار به کمک منطق فازی با تابع عضویت ذوزنقه وبا استفاده از دادههای مرکز آمار و جداول ترکیبات مواد غذایی، یک سبد غذایی برای دهکهای خانوارهای شهری و روستایی تعیین شده است. همچنانکه خواهیم دید، ماهیت تغذیه و انسان آنچنان است که روش استفاده از منطق فازی بر دیگر روشها برتری دارد. ما در اینجا با تعریف 21 تابع هدف و 27 مجموعه مواد غذایی و 10 مادة مغذی و 78 قید با ضرایب فازی و با استفاده از برنامهریزی آرمانی یک سبد غذایی را بهدست آوردهایم. این سبد غذایی علی رغم آنکه نیاز افراد به مواد غذایی را مرتفع میکند از کمترین هزینه نیز برخوردار است. با تعیین سبد غذایی و هزینة آن خط فقر مشخص شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که خانوارهای روستایی در دهکهای اول و دوم هزینهای و خانوارهای شهری در دهک اول، توانایی مالی جهت خرید مایحتاج غذایی را نداشتهاند. لذا به امنیت غذایی دسترسی نخواهند داشت. هزینة سبد غذایی ارائه شده از این روش که برای اولین بار در ایران محاسبه شده از دیگر روشهای معمول کمتر است.
امنیت غذایی,بهینهسازی فازی,خط فقر,سبد غذایی,منطق فازی
https://jte.ut.ac.ir/article_20014.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20014_b4ecafa35b57121efd09a1259ab1c140.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
بررسی رابطة علّی میان انتشارکربن و درآمد ملی، با تأکید بر نقش مصرف انرژی
FA
غلامعلی
شرزهای
دانشگاه تهران
sharzehi@mailinator.com
مجید
حقانی
haghani@mailinator.com
بخش بزرگی از مصرف انرژی در جهان توسط سوختهای فسیلی تأمین میشود، که این امر موجب انتشار وسیع مواد آلایندة سمی و خطرناک و نیز آسیبهای جهانی همچون گرم شدن کرة زمین و تغییرات آب و هوائی شده است. آنچه مسلم است مصرف انرژی در جهان به منظور رشد اقتصادی رو به افزایش است و در نتیجه نشر گازهای گلخانهای بهویژه CO2 در اثر مصرف سوختهای فسیلی روندی فزاینده دارد. در این زمینه رابطة علّی میان متغیرهای اقتصادی از قبیل درآمد ملی با انتشار آلایندههای زیست محیطی، قابل آزمون و بررسی است. در این مقاله سعی شده است که رابطة علّیت گرنجر بین مصرف انرژی، درآمد ملی و انتشارکربن به همراه عوامل دیگری مثل نیروی کار و سرمایه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که یک رابطة علّیت یک طرفه از درآمد ملی به مصرف انرژی وجود دارد، اما رابطة علّیت میان درآمد و انتشارکربن مورد تائید قرار نگرفت، در نتیجه میتوان بیان داشت که افزایش درآمد ملی طی دورة 1353 تا 1384، تأثیری بر میزان انتشارکربن در ایران نداشته است. علاوه بر این، مصرف انرژی علت افزایش انتشار کربن شناخته شده، این در حالی است که انتشار کربن علت افزایش درآمد تشخیص داده نشده است.
طبقهبندیJEL : F18,Q51,Q56
انتشارکربن,تولید ناخالص ملی,علّیت گرنجر,مصرف انرژی
https://jte.ut.ac.ir/article_20015.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20015_39fe5a02cc81ef8d5f25b45b8f487b4b.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
کاربرد ارزش در معرض ریسک (VaR) در تشکیل سبد سهام بهینهی در بورس اوراق بهادارتهران
FA
ابراهیم
عباسی
دانشگاه الزهرا
abbasiebrahim2000@yahoo.com
بابک
تیمورپور
مؤسسهی عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی
teimurpur@mailinator.com
منوچهر
برجسته ملکی
maleki@mailinator.com
این پژوهش، به دنبال استفاده از ارزش در معرض ریسک، به عنوان یک معیار اندازهگیری ریسک در تشکیل سبد سهام بهینه در بازار بورس تهران است.در این پژوهش ارزش در معرض ریسک محاسبه شده به روش پارامتریک با استفاده از بازدههای 15 روزهی 100 شرکت از تاریخ 1/1/1380 تا تاریخ 1/9/1386، به عنوان یک محدودیت به مدل سبد سهام مارکویتز، اضافه شده است. با تغییر پارامترهای ارزش در معرض ریسک مورد قبول سرمایهگذار و درصد اطمینان مورد قبول او، سبدهای بهینة مختلفی تشکیل شدهاند. نتایج نشان میدهد که افزودن محدودیت ارزش در معرض ریسک به مدل مارکویتز، ممکن است مرز کارا را محدود کرده، آنرا به یک نقطه تبدیل کند و یا از بین ببرد. نکات قابل توجه در این مقاله، در مقایسه با پژوهشهای مشابه دیگر، استفاده از اعتبارسنجی بازخورد به شکلی نوین و مطالعة موردی بازار بورس تهران است.
طبقهبندی JEL: G11, G32
ارزش در معرض ریسک,سبد سهام بهینه,مرز کارا,واریانس
https://jte.ut.ac.ir/article_20016.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20016_0ce3f1292b2eed9dcb1a47caa47dea4d.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
تأثیر نخست شهری بر رشد اقتصادی کشور
FA
شکوفه
فرهمند
دانشگاه اصفهان
farahmand.shekoofeh@gmail.com
سید کمیل
طیبی
دانشگاه اصفهان
نعمت اله
اکبری
دانشگاه اصفهان
nemata44@yahoo.com
یکی از جنبههای که در ادبیات اقتصاد شهری به آن پرداخته میشود، شکل توسعة شهری و تأثیر آن بر رشد اقتصادی است. مطابق تئوری، رابطة رشد اقتصادی و تمرکز شهری به شکل U معکوس است. شکل توسعة شهری در ارتباط با نحوة پراکندگی منابع در شهرهای موجود در سیستم شهری است و تحت عنوان تمرکز شهری مورد بررسی قرار میگیرد. در حقیقت، تمرکز شهری نشان میدهد که منابع شهری تا چه حد در یک یا چند شهر بزرگ اقتصاد متمرکز شده و یا در میان شهرهای مختلف پراکنده شدهاند. برای اندازهگیری تمرکز شهری، از سه شاخص هیرشمن-هرفیندال، ضریب توزیع پرتو و نخست شهری، استفاده میشود.
در این مطالعه، از شاخص نخست شهری در اندازهگیری تمرکز شهری استفاده و تأثیر آن بر رشد اقتصادی ایران در قالب مدل رگرسیونی رشد سولو- سوان، برای دورة 1385-1339، بررسی میشود. همچنین، سطح بهینة نخست شهری ایران در سطوح مختلف توسعه، اندازهگیری و اثر عوامل مختلف بر آن، مطالعه میشود. نتایج مطالعه نشان میدهد که نخست شهری بر رشد اقتصادی مؤثر است و شکل اثرگذاری آن پویا و تابعی از سطح درآمد است.
طبقهبندی JEL : R12, O40
تمرکز شهری,رشد اقتصادی,مدل سولو- سوان,نخست شهری
https://jte.ut.ac.ir/article_20017.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20017_dd204edef027256f027a73bd697faace.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
انتخاب نامساعد و مخاطرات اخلاقی در بازار بیمة درمان ایران
FA
غلامرضا
کشاورز
0000-0001-5873-8217
دانشگاه صنعتی شریف
g.k.haddad@sharif.edu
مهدیه
زمردی انباجی
mahdieh_zomorrodi@yahoo.com
هدف این تحقیق، برآورد یک مدل تقاضای مصرف خدمات درمانی (دارو و خدمات پاراکلینیکی) در ایران، با وجود ناهمگنی غیرقابل مشاهده در وضعیت سلامتی افراد و آزمون وجود کژگزینی و کژمنشی در این صنعت، با استفاده از آمار نمونهگیری بودجة خانوار ایران در سال 1385 است. مدل اصلی از روش GMM، برآورد و با استفاده از روشهای آمار ناپارامتری، وجود این دو پدیده آزمون میشود. مدل مورد استفاده دارای کمترین فرض دربارة چگونگی سیاست بازپرداخت بیمهای، توزیع وضعیت سلامت پنهان افراد و همچنین انتخاب نوع بیمه است. نتایج، وجود کژگزینی را در میان بیمه شدگان خویش فرما و صاحبان حرف و مشاغل آزاد و مخاطرات اخلاقی را در میان تمام انواع بیمة درمان در ایران (کارمندان دولت، کارگران و کارفرمایان، خویش فرمایان و صاحبان حرف و مشاغل آزاد)، تأیید میکند.
طبقهبندی JEL : C14, D82, I11
اطلاعات نامتقارن,بازار خدمات درمانی,روشهای نیمه پارامتری
https://jte.ut.ac.ir/article_20018.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20018_d36afdf3c98db083195959893b305b69.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
بررسی شکاف تورمی میان خانوارهای مناطق شهری ایران
FA
اکبر
کمیجانی
دانشگاه تهران
akomijani@cbi.ir
ابوالفضل
غیاثوند
ghiasvand@mailinator.com
این مقاله سعی کرده است با استفاده از روش شناسی اقتصاد خرد به این سؤال پاسخ دهد که الگوی مصرفی که مبنای محاسبة CPI و نرخ تورم قرار میگیرد، نماینده الگوی مصرف چه بخشی از جامعه است؟ و آیا تفاوتی میان نرخ تورم خانوارهای ثروتمند و فقیر کشور وجود دارد؟
برای پاسخ به این سئوال در بخش مبانی نظری با استفاده از مباحث شاخص هزینة زندگی اثبات شد که الگوی مصرف مبنای محاسبة CPI، نزدیک به الگوی مصرف خانوارهای ثروتمند جامعه است. محاسبههای انجام پذیرفته در این تحقیق نشانگر آن است که الگوی مصرف سبد CPI در سال 1383، نزدیک به الگوی مصرف خانوارهای دهک هشتم هزینهای است. در مقابل روش مرسوم محاسبة وزنهای اقلام مشمول CPI، روش مردممدارانه است، بهطوریکه همة خانوارها، اهمیت یکسانی در تشکیل سبد CPI دارند. وزن اقلام مشمول CPI، میانگین سادهای از وزن اقلام فوق در سطح خانوارها است. تفاضل CPI و نرخ تورم محاسبه شده به دو روش فوق الذکر، بهعنوان شکاف CPI و تورم معرفی میشود. تجزیه و تحلیل این شکاف نشانگر آن است که علامت منفی شکاف فوق بیانگر تورم بالاتر برای خانوارهای با هزینة پایین است. نتایج بهدست آمده برای محاسبة شکاف تورم طی دورة 85- 1369، نشان میدهد که بهجز دو سال 1373 و 1374 در تمامی سالهای این دوره نرخ تورم خانوارهای با هزینة پایین، از نرخ تورم خانوارهای با هزینة بالا، بیشتر است. این شکاف با لحاظ کردن تعدیل کیفی CPI افزایش مییابد.
طبقهبندی JEL: C43, E01, E31, D11, D12
شاخص بهای مصرفکننده,شاخص ثروتمدارانه,شاخص مردممدارانه,شکاف ثروت-مدارانه و تورم
https://jte.ut.ac.ir/article_20019.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20019_05e06c69bf5b56dbdf7ad9d38bd59f7d.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
مقایسة تطبیقی منحنی فیلیپس کینزی های جدید با منحنیهای فیلیپس متعارف برای اقتصاد ایران
FA
ابراهیم
گرجی
دانشگاه تهران
egorji@gmail.com
مهدی
فولادی
fouladi@mailinator.com
منحنی فیلیپس، مبادلة بین تورم و بیکاری است.این منحنی در سال 1958 برای اولین بار توسط پروفسور فیلیپس ارائه شد و از سال 1958 تاکنون پیشرفتهای زیادی در این زمینه توسط مکاتب مختلف انجام گرفته است. در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن بررسی و برآورد منحنی فیلیپس کینزیهای جدید (برگرفته از مقالة منکیو در سال 2000 ) برای اقتصاد ایران، مقایسهای تطبیقی بین نتایج حاصل از این برآورد و نتایج حاصل از سایر مدل-های متعارفی که در سالهای گذشته برای اقتصاد ایران آزمون شدهاند، انجام پذیرد. نتایج حاصل از این برآورد و مقایسة تطبیقی، بیانگر سازگاری و انطباق بیشتر منحنی فیلیپس کینزیهای جدید با شرایط اقتصاد ایران نسبت به سایر مدلهای متعارف است. با توجه به این مطلب، رابطة معکوس میان تورم و بیکاری در بلندمدت و کوتاهمدت مورد تأیید قرار میگیرد، البته این رابطه در بلندمدت ضعیفتر است و سیاستگذاران میتوانند توسط سیاستهای طرف تقاضا نرخ تورم و بیکاری را در کوتاهمدت و بلندمدت تحت تأثیر قرار دهند، البته این تأثیرگذاری در کوتاهمدت بیشتر است.
طبقهبندی JEL:E31, E24
سیاستهای طرف تقاضا,مدل های متعارف,منحنی فیلیپس کینزی های جدید,نرخ بیکاری,نرخ تورم
https://jte.ut.ac.ir/article_20020.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20020_95e490a84878596ec9feeda8bb27bf89.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
44
2
2010
01
21
بررسی نقش بهرهوری کل عوامل تولید در رشد تولیدات بخشهای عمدة اقتصادی ایران
FA
محسن
مهرآرا
دانشگاه تهران
mehrara@ut.ac.ir
ابراهیم
احمدزاده
economyut@gmail.com
در تحقیق حاضر سهم رشد بهره وری کل عوامل تولید و رشد نهادههای تولیدی کار و نیروی سرمایه در رشد تولیدات بخشهای عمدة اقتصادی (بخش کشاورزی، صنعت و معدن و بخش خدمات) و کل اقتصاد غیرنفتی طی دورة 1383- 1345 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که متوسط سهم رشد TFP در رشد تولیدات بخش اقتصاد غیرنفتی طی برنامة اول، دوم و سوم توسعة اقتصادی به ترتیب معادل 39.5، 12.2 و 24.8 درصد بوده است و برای برنامة چهارم توسعه پیشبینی میشود مقدار آن به 32.6% ارتقاء یابد. البته طی سه برنامة توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور سهم TFP بخش خدمات در رشد تولیدات اقتصاد غیرنفتی بیشتر از سایر بخشها و سهم TFP بخش کشاورزی کمتر از سایر بخشها میباشد. با وجود اینکه میانگین نرخ رشد موجودی سرمایه و ارزش افزودههای بخشی در دورة قبل از انقلاب به مراتب بیشتر از متوسط آن در دورههای مختلف بعد از انقلاب بوده، ولی رشد بهرهوری کل عوامل تولید سهم بیشتری در رشد اقتصاد غیرنفتی در دورة بعد از انقلاب (23/18%) نسبت به دورة قبل از انقلاب (9/10) داشته است. کاهش رشد موجودی سرمایه، ارزش افزودههای بخشی و بهرهوری عوامل تولید در برنامة دوم دلالت بر آسیب پذیری بالای اقتصاد کشور از جمله بهرهوری عوامل تولید نسبت به درآمدهای ارزی و تکانههای بیرونی دارد.
طبقهبندی JEL: L1 ، D2، O4
اقتصاد غیرنفتی,بهره وری بخشی,بهره وری کل عوامل تولیدی (TFP),توابع تولیدی,رشد بخشی
https://jte.ut.ac.ir/article_20021.html
https://jte.ut.ac.ir/article_20021_0b86a232888df63040576483e87efe1a.pdf