دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
علوم شناختی رویکردی برای تبیین رفتار اقتصادی مصرفکننده
1
33
FA
پرویز
محمدزاده
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
pmohammadzadeh@tabrizu.ac.ir
محمدباقر
بهشتی
استاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
dbeheshti@gmail.com
اکرم
اکبری
دانشجوی دکترا
akbari.a@tabrizu.ac.ir
10.22059/jte.2017.59571
رفتار مصرفکننده از جمله مهمترین موضوعات مورد بحث در اقتصاد خرد است. در اقتصاد نئوکلاسیک، فرض میشود رفتار انسانها برای رسیدن به هدف، بر عقلانیت محض مبتنیباشد، در حالی که سایمون، مفروضات پارادایم نئوکلاسیکها را نقد کرده و عقلانیت محدود را مطرح میکند. چرا که انسان به دلیل مواجهه با عدم قطعیت و نبود دسترسی به اطلاعات آینده، دارای محدودیتهای شناختی است، به گونهای که نمیتواند بر طبق پیشبینی اقتصاد نئوکلاسیک، عاقلانه و منطقی تصمیم بگیرد، بنابراین بر اساس مطالعات انجام گرفته در این زمینه میتوان گفت که رفتار انسان متأثر از هر دو عامل شهودی و عامل استدلالی است و اینطور نیست که انسان کاملا به صورت عقلانی رفتار میکند. <br /> هدف از مقاله این است که رفتار مصرفکننده را از چهار رویکردهای متفاوت اقتصادی، روانشناسی، جامعهشناسی و علوم شناختی بررسی کند. مهمترین دیدگاهی که طی سالیان اخیر توجه زیادی به خود جلب کرده، دیدگاه علوم شناختی است که در زمینهی درک و فهم مغز و ذهن انسان که اطلاعات را دریافت، نگهداری و پردازش میکند، میباشد. تمرکز این علم بر استدلال، ادراک، حافظه، آگاهی، احساسات، توجه، هشیاری، خلاقیت، استفاده از زبان و ارتباط میان آنهاست که برای پی بردن به توانایی مغز و ذهن انسان به کار گرفته میشود.
علوم شناختی,نظریه رفتار مصرفکننده,عقلانیت محض,عقلانیت محدود
https://jte.ut.ac.ir/article_59571.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59571_975ed9baf28722500b842524d9a6c267.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
اثرات توسعهی مالی بر کاهش فقر در ایران
35
60
FA
داریوش
حسنوند
استادیار دانشگاه آیت ا... العظمی بروجردی (ره) مدیر گروه اقتصاد
darioush_hassanvand85@yahoo.com
یونس
نادمی
استادیار دانشگاه آیت ا... العظمی بروجردی (ره)
younesnademi@yahoo.com
10.22059/jte.2017.59579
فقر یکی از مهمترین مشکلات دیرین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه از جمله ایران است. برای حل این مشکل، مطالعات زیادی عوامل مؤثر بر فقر را مورد بررسی قرارداده<span style="font-family: Times New Roman;"></span>اند. در این مقاله، نیز اثر توسعهی مالی بر فقر مطلق در ایران، برای بازهی زمانی 1364- 1392و با استفاده از روش سری زمانی ساختاری مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و از دو شاخص توسعهی مالی "عمق مالی" و "نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی" استفاده شده است. نتایج برآورد مدلهای تحقیق نشان میدهد که بر اساس هر دو شاخص توسعهی مالی، توسعهی مالی تأثیری غیرخطی و آستانهای بر فقر مطلق داشته است. بدین معنا که تا قبل از حد آستانهی مشخصی، توسعهی مالی موجب بدتر شدن وضعیت فقر مطلق در جامعه میشود اما پس از عبور از این حد آستانه و گسترش توسعهی مالی در کشور، گسترش توسعهی مالی تأثیری مثبت و معنیدار بر کاهش فقر مطلق دارد. حد آستانهای شاخص "عمق مالی" و "نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولیدناخالص داخلی" به ترتیب 62/0 و 27/0 برآورد شده است.
توسعه ی مالی,رشد اقتصادی,فقر,ایران
https://jte.ut.ac.ir/article_59579.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59579_981046b81de6e44ca4f81e0c39d0ff5d.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
بررسی رابطه بین جهانی شدن و نابرابری درآمدی: کاربردی از مدل انتقال ملایم آستانهای پانلی
61
87
FA
حسن
خداویسی
0000-0002-2550-3064
دانشیار دانشکدهی اقتصاد و مدیریت دانشگاه ارومیه،
h.khodavaisi@urmia.ac.ir
سمیه
نجار قابل
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکدهی اقتصاد و مدیریت، دانشگاه ارومیه
somaye.najari@yahoo.com
احمد
عزتی شورگلی
0009-0002-7946-3050
کارشناس ارشد دانشگاه ارومیه
ahmetezzati@gmail.com
10.22059/jte.2017.59581
دیدگاه غالب، پیرامون رابطهی جهانی شدن و نابرابری درآمدی در اقتصاد که تحت عنوان اجماع واشنگتن شناخته میشود، معتقد است که جهانی شدن نابرابری درآمدی را کاهش می<span style="font-family: Times New Roman;"></span>دهد. بر مبنای تئوری هکشراوهلین، هر کشور آن کالایی را صادر میکند که با استفاده از عامل تولید فراوان خود آن را تولید کرده است. از سوی دیگر برمبنای قضیه<span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;"></span>ی استالپر- ساموئلسون کاهش تعرفه و سایر محدودیتهای تجاری منجر به کاهش تفاوت پرداختی بین درآمد عوامل تولید میشود، که نتیجهی نهایی آن کاهش نابرابری درآمد در داخل و بین کشورها میباشد. اما تحقیقات تجربی اخیر نشان دادهاند که جهانی شدن علاوه بر جنبههای مثبت، میتواند منجر به ایجاد نابرابری درآمد شود. در این راستا، این مطالعه با استفاده از دادههای 71 کشور مختلف جهان طی دورهی زمانی 2002-2013، با بهکارگیری رگرسیون انتقال ملایم پانلی، و با در نظر گرفتن تولید ناخالص داخلی سرانه و جهانی شدن اقتصادی به عنوان متغیرهای انتقال، به بررسی رابطهی غیرخطی متغیرهای تحقیق و آزمون منحنی کوزنتس رشد- نابرابری درآمدی از یکسو و منحنی <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">U</span> شکل ارتباط جهانی شدن و نابرابری از سوی دیگر پرداخته است. نتایج مطالعه نشان میدهد که منحنی کوزنتس برای رشد- نابرابری قابل رد نیست، از سویی جهانی شدن در مراحل اولیه خود نابرابری را کاهش داده اما بهتدریج نابرابری را افزایش میدهد.
نابرابری درآمدی,جهانی شدن,شاخص KOF,انتقال ملایم پانلی,منحنی کوزنتس
https://jte.ut.ac.ir/article_59581.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59581_33cf0663aaea92969386c8ecea5fc7f6.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
تحلیل تاثیر سرریزهای بین استانی سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران
89
115
FA
زهرا
دهقان شبانی
استادیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
zahra_dehghan2003@yahoo.com
روح اله
شهنازی
0000-0003-1219-7384
استادیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
rshahnazi@shirazu.ac.ir
10.22059/jte.2017.59588
سرمایهی انسانی یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندهی رشد اقتصادی میباشد. این عامل از طریق افزایش بهرهوری نیروی انسانی، افزایش توان ایجاد و ظرفیت جذب فناوریهای جدید، افزایش بهرهوری سرمایهی فیزیکی و کاهش جرم و جنایت، بهبود انتخابهای سیاسی و مهاجرت افراد تحصیل کرده به مناطق با سرمایهی انسانی قویتر، هم اثراتی بر منطقه مورد نظر و هم اثرات سرریز بر رشد مناطق همجوار دارد.<br /> هدف مقالهی حاضر، تحلیل اثرات مستقیم و سرریزهای فضایی سرمایهی انسانی بر رشد اقتصادی در استانهای ایران میباشد. برای دستیابی به این هدف، از مدل در بین فضایی در دادههای تابلویی که با بهکارگیری تکنیک حداکثر درستنمایی برآورد میشود، برای 28 استان ایران طی دورهی زمانی 90-1380 استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که سرمایهی انسانی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی هر استان دارد. همچنین سرمایهی انسانی یک استان اثر سرریز مثبت بر رشد سایر استانهای داشته، به این معنی که با افزایش سرمایهی انسانی هر استان، به طور متوسط رشد اقتصادی سایر استانها افزایش یافته است.
سرریزهای فضایی,سرمایه انسانی,رشد اقتصادی,مدل دربین فضایی,ایران
https://jte.ut.ac.ir/article_59588.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59588_9c9fa4e99761e0a71303b23f8a937b6c.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
تحلیل فضایی تاثیر عوامل اقتصادی-اجتماعی بر وقوع جرائم در استان های ایران با تاکید بر مهاجرت (90- 1385)
117
138
FA
شکوفه
فرهمند
استادیار، دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
farahmand.shekoofeh@gmail.com
بابک
صفاری
استادیار، دانشکدهی علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
babak.saffari@gmail.com
وجیهه
موسوی
کارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه اصفهان
v.mousavi125@gmail.com
10.22059/jte.2017.59590
مسأله احساس امنیت همواره مورد توجه جوامع بوده است، به همین دلیل، به اشکال مختلف به دنبال تأمین این نیاز خود رفتهاند. این پژوهش به دنبال بررسی ارتباط بین عوامل اقتصادی-اجتماعی و ارتکاب جرم با تأکید بر مهاجرت است. عوامل متعددی بر میزان جرائم مؤثرند که با کنترل آنها میتوان وقوع جرائم را کاهش داد. در این پژوهش بدلیل داشتن بعد مکانی در دادهها، از تکنیک اقتصادسنجی فضایی استفاده شده است. مدل در قالب مدل داده های پانل دوربین فضایی تصریح و با دو متغیر سرقت و قتل عمد به عنوان پراکسی جرم شهری برای 30 استان ایران طی سالهای 90-1385 برآورد شده است. اثرات فضایی از طریق تصریح فضایی مدل و نیز وقفه فضایی مهاجرت مورد بررسی قرار می گیرد. <br /> در مدل I متغیرهای بیکاری، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه اثر مثبت و معنیداری بر سرقت و متغیرهای صنعتی شدن و ضریب جینی رابطه عکسی با نرخ سرقت داشته اند. در مدل دوم، نرخ رشد اقتصادی رابطه مستقیم و درآمد سرانه تأثیر معکوس و معنیداری بر نرخ قتل عمد داشته اند. ضریب متغیر دوربین فضایی در مدلها معنیدار نیست. همچنین ضرایب وقفه و خطای فضایی مثبت و معنی دار بدست آمده است که این نتیجه با آزمونهای وابستگی فضایی تأیید شده و تأثیرپذیری مثبت جرم از استانهای مجاور را نشان میدهد.
تحلیل فضایی,جرم,دادههای پانل فضایی,دوربین فضایی,مهاجرت
https://jte.ut.ac.ir/article_59590.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59590_9aae250e338419f02c5b7a11d1f536d6.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
انتخاب نظام ارزی بهینه برای اقتصاد ایران: رویکرد DSGE
139
162
FA
محمود
محمودزاده
دانشیار گروه اقتصاد، واحد فیروزکوه، دانشگاه آزاد اسلامى، فیروزکوه، ایران.
mah1355@gmail.com
سمیه
صادقی
استادیار گروه حسابداری، واحد آیت ا... آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران،
somysadeghi@yahoo.com
10.22059/jte.2017.59608
<span style="line-height: 85%; font-family: 'B Nazanin'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 11.0pt;" lang="FA">هدف این تحقیق، انتخاب نظام ارزی بهینه برای اقتصاد ایران زیر سایهی قواعد مختلف سیاست پولی در مواجه با شوکهای داخلی و خارجی است. بدین منظور، واکنش متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان نسبت به شوکهای نرخ بهره و رابطهی مبادله، تحت قواعد سیاست پولی تثبیت نرخ ارز، هدفگذاری تورم (شناورسازی) و تیلور با هدف نرخ ارز (ترس از شناورسازی) بررسی شده است. </span><span style="line-height: 85%; font-family: 'B Nazanin'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 11.0pt; mso-ascii-font-family: 'Courier New'; mso-hansi-font-family: 'Courier New';" lang="FA">نتایج نشان میدهد که تأثیر شوکهای نرخ بهره و رابطهی مبادله بر متغیرهای اقتصاد کلان به طور معناداری به کانالهای قواعد پولی بستگی دارد، به طوری که هر یک از شوکها تحت </span><span style="line-height: 85%; font-family: 'B Nazanin'; font-size: 12pt; mso-ansi-font-size: 11.0pt;" lang="FA">قاعده سیاستی تیلور با هدف نرخ ارز منجر به نوسانات بیشتر سرمایهگذاری و تولید کل در هر دو بخش قابل تجارت و غیر قابل تجارت خواهد شد، اما واکنشهای تورم و نرخ ارز تحت این قاعده متقاعد کنندهتر است، در حالی که تحت قاعدهی هدفگذاری تورم، هر چند متغیرهای سرمایهگذاری، مصرف و تولید با نوسانات کمتری همراه است، اما واکنشهای تورم و نرخ ارز واقعی تحت این قاعده شدیدتر است. در مجموع چنین استنباط میشود که قاعده تیلور با هدف نرخ ارز، در تثبیت نرخ ارز واقعی و تورم از عملکرد بهتری برخوردار است. نتیجهی کلیدی این است که در گذار به سمت نظام ارزی شناور آزاد، مقامات پولی ایران از نظام ارزی میانه پیروی کنند.</span>
نظام ارزی,سیاست پولی,اثر انتقالی نرخ ارز,الگوی DSGE
https://jte.ut.ac.ir/article_59608.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59608_f23c1a83c84b52c2937062a88b46c46b.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
تحلیل عوامل مؤثر اقتصادی بر حباب قیمت مسکن (مطالعه موردی شهر تهران)
163
186
FA
رضا
نصراصفهانی
مدیر گروه و هیئت علمی گروه اقتصاد شهری دانشگاه هنر اصفهان
rnasre@gmail.com
بابک
صفاری
استادیار اقتصاد گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان
babak.saffari@gmail.com
محمدرضا
لطیفی
دانش آموخته اقتصاد شهری دانشگاه هنر اصفهان
mreza.latifi1990@gmail.com
10.22059/jte.2017.59615
<br /> در این پژوهششناساییسهمعواملغیرذاتیدرقیمت واقعیمسکن، شناساییعواملمؤثربرحبابقیمتمسکندر شهرتهران(کوتاهمدتوبلندمدت)وتعیینسهمهریکازعوامل اقتصادیدرحبابقیمتمسکندر دورهی زمانی 92-1371 مورد توجه بوده است. دومدلاقتصادیباتوجهبهمبانینظریاستخراج، بااستفادهاز روشهایاقتصادسنجی <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">VAR</span>، <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">ARDL</span> و با کمک نرم افزارهای <span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">Eviews</span> و<span style="font-family: Times New Roman; font-size: medium;">Microfit</span>،تخمینزدهشده است. برآورد الگوی پویای ارزش ذاتی مسکن و تأیید اعتبار مدل و آزمون ریشه واحد بر روی جزء پسماند مدل (حباب) نشان میدهد که تغییرات توضیح دادهشده توسط متغیرهای توضیحی در مقایسه با تغییرات توضیح داده نشده (خطاها) معنیدار و جزء پسماند پایا است و آن را میتوان به عنوان حباب قیمت مسکن شهر تهران پذیرفت. در مورد متغیرهای توضیح دهندهی ارزش ذاتی- واقعی مسکن شهر تهران، نیز میتوان گفت تعداد خانوار با داشتن ضریب 112/1- دارای بیشترین کشش قیمتی و نسبت وام به ارزش با داشتن ضریب 0674/0، دارای کمترین کشش قیمتی در ارزش ذاتی بوده است. در بین متغیرهای توضیح دهندهی حباب قیمت مسکن شهر تهران متغیرهای حجم نقدینگی واقعی کشور با یک وقفه با ضریب 26/0 مهمترین متغیر و متغیر نرخ واقعی بهره با یک وقفه با داشتن ضریب 0048/0، کم اهمیتترین متغیر توضیحی حباب قیمت مسکن در شهر تهران است.<br />
بازار مسکن,ارزش ذاتی مسکن,حباب قیمت مسکن,مدل اتورگرسیون برداری VAR,مدل ARDL
https://jte.ut.ac.ir/article_59615.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59615_599aeb7d024d8cd3b730952dc65a82f8.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحرانهای ارزی در ایران: رویکرد رگرسیون لجستیک
187
214
FA
محمد
نصراللهی
دانشگاه تربیت مدرس
m.nasrollahi@modares.ac.ir
کاظم
یاوری
عضو هیات علمی/دانشگاه تربیت مدرس
kyavari@modares.ac.ir
رضا
نجارزاده
عضو هیات علمی/دانشگاه تربیت مدرس
reza_najarzadeh@yahoo.com
نادر
مهرگان
0000-0001-9065-72491
عضو هیات علمی/ دانشگاه بوعلی سینا
mehregannader@yahoo.com
10.22059/jte.2017.59617
<br /> وقوع مکرر بحرانهای ارزی در سالهای اخیر، ادبیات هشدار زودهنگام را به کانون توجه محققان بازگردانده است. در سالهای اخیر مفهومی از یک سیستم هشدار زودهنگام () توسعه یافته، که باید قادر به شناسایی وقایع پرهزینه نظیر بحرانهای ارزی باشد تا زمان کافی برای کاهش هزینههای بحران را برای سیاستگذاران به وجود آورد. این پژوهش، تلاش میکند تا با بهکارگیری دادههای فصلی اقتصاد ایران طی دورهی زمانی 1393-1367 و با استفاده از یک مدل با متغیر وابستهی گسسته، ضمن بررسی عوامل مؤثر بر وقوع بحران ارزی در کشور، یک سیستم هشدار زودهنگام بحرانهای ارزی را با تمام مؤلفههای مورد نیاز در مورد اقتصاد ایران طراحی و تبیین کند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که سیستم طراحی شده به میزان زیادی عوامل تعیین کنندهی بحران ارزی را در ایران تبیین کرده و توانایی بالایی در پیشبینی این بحرانها در دورههای زمانی مورد بررسی داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده، بحرانهای ارزی در ایران در نتیجهی ترکیب عدم تعادلهای متفاوتی در بخشهای واقعی و عمومی، موازنهی خارجی و بخش مالی کشور به وقوع پیوستهاند. بر اساس این نتایج، متغیرهای نسبت وام به سپرده، نسبت "بدهی بانکها به بانک مرکزی" به پایهی پولی، نرخ تورم و رشد تولید صنعتی (به علت وابستگی شدید به واردات)، بیشترین و قویترین نقش را در افزایش احتمال ایجاد بحرانهای ارزی در ایران داشتهاند. همچنین، متغیرهای نسبت سپردههای بانکی به نقدینگی، نسبت درآمد ارزی به داراییهای خارجی بانک مرکزی و رشد تولید ناخالص داخلی واقعی، مهمترین نقش را در کاهش احتمال وقوع بحران ارزی در ایران دارند.<br />
بحرانهای ارزی,سیستم هشدار زودهنگام,رگرسیون لجستیک
https://jte.ut.ac.ir/article_59617.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59617_0237b1049b01cf55143fec3e5d15ac6d.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
ارزیابی عوامل موثر بر جذب گردشگران بینالمللی با استفاده از مدل جاذبه
215
243
FA
محسن
نظری
دانشیار گروه مدیریت بازرگانی دانشکدهی مدیریت، دانشگاه تهران
dmnazari@gmail.com
محمد رحیم
اسفیدانی
استادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشکدهی مدیریت، دانشگاه تهران
esfidani@ut.ac.ir
سید مهدی
طباطبایی
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت جهانگردی، دانشکدهی مدیریت دانشگاه تهران
m.tabatabaee92@ut.ac.ir
10.22059/jte.2017.59618
<span lang="FA">با توجه به افزایش شمار گردشگران بینالمللی و نقش روز افزون صنعت گردشگری در اقتصاد کشورها، شناسایی عوامل مؤثر در جذب گردشگران بینالمللی بیش از پیش ضروری جلوه میکند. دولتها و بخش خصوصی بهمنظور توسعه، رقابت و بقاء در صنعت گردشگری نیازمند شناسایی عوامل مؤثر و پیشبینی تقاضای گردشگری میباشند. هدف اصلی این پژوهش به کارگیری تکنیکهای اقتصاد سنجی پنل دیتا در بررسی عوامل مؤثر در جذب گردشگران بینالمللی به ایران و تخمین تابع تقاضا با استفاده از مدل جاذبه میباشد. متغیر وابسته این پژوهش تعداد گردشگران ورودی به ایران به تفکیک از 53 کشور در سالهای 2013-2009 و متغیرهای مستقل تولید ناخالص داخلی سرانه، فاصله جغرافیایی، جمعیت، نرخ ارز بر حسب قیمت واقعی سال 2010، تعداد تختهای هتل، جاذبههای ثبت جهانی و شاخص برند کشور میباشند که دادههای آنها از مراکز اطلاعاتی داخلی و بینالمللی استخراج و با استفاده نرمافزار </span><span lang="EN-GB" dir="LTR">Eviews</span><span lang="FA">بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که تمامی متغیرها به جزء جاذبههای ثبت جهانی از لحاظ آماری معنادار میباشند. متغیر شاخص برند با ضریب 19/18 بیشترین تأثیر را بر تقاضای گردشگری و بعد از آن تعداد تختهای هتل با ضریب 89/1 دومین عامل اثرگذار است. متغیر فاصلهی جغرافیایی با ضریب 56/2- تنها عامل منفی در جذب گردشگران میباشد.</span>
تقاضای گردشگری,پیش بینی تقاضا,مدل جاذبه,پنل دیتا,میراث جهانی یونسکو
https://jte.ut.ac.ir/article_59618.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59618_9318cad90d6740b60a1a382d69d849d9.pdf
دانشگاه تهران - دانشکده اقتصاد
فصلنامه تحقیقات اقتصادی
0039-8969
2588-6118
52
1
2017
03
21
اثرات مرزی در تجارت دوجانبه ایران و شرکای برتر تجاری: رویکرد الگوی جاذبه غیرخطی
245
269
FA
مهدی
یزدانی
0000-0002-8045-7232
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
ma_yazdani@sbu.ac.ir
مینا
صادقی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکدهی علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
sadeghi.economic@gmail.com
هادی
رمضانی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکدهی علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی
ramezani.hadi93@gmail.com
10.22059/jte.2017.59619
<br /> نقش فاصله و مسافت بین شرکای تجاری در قالب مفهومی به نام اثرات مرزی، چالشهای فراوانی را در ادبیات الگوی جاذبه بین اقتصاددانان تجارت بینالملل ایجاد کرده و نظریهپردازیهای مختلفی در خصوص اندازهگیری و الگوسازی این متغیر مهم در سالهای اخیر ارائه شده است. همچنین لزوم تخمین غیرخطی الگوی جاذبه طی دههی اخیر تقریباً به طور کامل مورد توافق است. این دو مقوله، ضرورت این مطالعه در تخمین اثرات مرزی به روش حداکثر درستنمایی پوآسوننما مورد توجه قرار گرفته است.<br /> این مطالعه سعی دارد اثرات مرزی در مورد تجارت دوجانبه بین ایران و شرکای برتر تجاری آن را طی سالهای 2014-1988 از روشهای غیرخطی الگوی جاذبه مورد ارزیابی قرار دهد.<br /> نتایج نشان میدهد متغیر فاصله به عنوان نمایندهی اثرات مرزی در بررسی الگوی تجاری اقتصاد ایران و شرکای برتر تجاری دارای ضرایب 28/0 تا 94/0 به ترتیب در الگوهای حداقل مربعات تعمیم یافته و حداکثر درستنمایی پوآسوننما میباشد که نسبت به سایر متغیرها بسیار بزرگ و پر اهمیت جلوه میکند. همچنین محصور نبودن کشورها در خشکی میتواند بر روابط تجاری اثرگذار باشد و آن را افزایش دهد. بر این اساس باید به نقش فاصله در کاهش روابط تجاری و استفاده از حمل و نقل دریایی برای خنثی کردن آن، اهمیت بیشتری داد.<br />
تجارت دوجانبه,الگوی جاذبه غیرخطی,اثرات مرزی,حداکثر درستنمایی پوآسون – پسوئدو
https://jte.ut.ac.ir/article_59619.html
https://jte.ut.ac.ir/article_59619_b2aa4b311f0a69981d67c7a18fc38acb.pdf