دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723An Analysis of the Impact of Trade Liberalization on Economic Growth in Islamic Countriesبررسی اثر سیاستهای آزاد تجاری بر رشد اقتصادی (مطالعه موردی کشورهای اسلامی)20996FAحمیدابریشمیدانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانمحسنمهرآرادانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانمحمدرضاایران نژادJournal Article19700101During recent years, a debate has been taking place on the relationship between economic growth and trade policies. The present article explores the impact of trade liberalization on economic growth in Islamic countries. We chose a sample of 26 Islamic countries and using the GMM method, estimated the correlation between trade liberalization and economic growth for the period 1990-2003.
The empirical results of our study indicate that trade liberalization has positively affected economic growth. All the variables covered are statistically significant. The findings confirm that the growth rate of gross capital formation, literacy rate and total magnitude of trade have positive effect and the population growth rate has a negative effect on economic growth. From the above, we can conclude that all Muslim countries would gain in terms of economic growth by joining WTO and liberalizing their trade regimes, to take advantage of an increasingly globalized World.
JEL Classification: F1, O41در این پژوهش اثر سیاستهای آزاد تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای اسلامی در یک دورهی 14 ساله (2003-1990)، مورد بررسی قرار گرفته و برای انجام تخمینهای مورد نیاز از روش پانل- پویا استفاده شده است، که در حقیقت نقطهی قوت این مقاله میباشد . در این گونه مطالعات تجربی، بررسی اثرات و انتخاب شاخصهای مناسب برای تحلیل رفتار متغیرها، بهویژه صادرات و واردات که در قالب حجم کل تجارت در نظر گرفته شده است و تأکید این پژوهش بر آنهاست، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این پژوهش از متغیرهای مرسوم در مدل رشد، نظیر سرمایهی انسانی، سرمایهی فیزیکی، جمعیت و متغیرهای کنترل، مانند حجم کل تجارت بین الملل استفاده شده است. این مقاله در قالب یک مقدمهی کوتاه و سه بخش اصلی و نتیجهگیری تدوین شده است. یافتههای این پژوهش از آثار مثبت و ناچیز سیاستهای آزاد تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای اسلامی در دورهی موردنظر حکایت دارد.
طبقهبندی JEL: O41، F1https://jte.ut.ac.ir/article_20996_a75853b0cc1342ec84b8c3e433afe500.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Dose Oil Price Uncertainty Affect on the Oil Supply? An Application of GARCH & ARDLآیا نااطمینانی حاصل از نوسانات قیمت نفت خام بر عرضهی آن مؤثر است؟ کاربردی از GARCH و ARDL20997FAEsmaielAbounooriاقتصاد دانشگاه مازندران0000-0003-4168-7163امیرخانعلی پورمدرس مدعو دانشگاه پیام نور- مرکز زنجانJournal Article19700101Sharp increase in oil price and the volatility in recent decades have attracted most researchers towards the field of energy. It seems not only the direct oil price, but also the uncertainty caused by the oil price volatility affect the raw oil supply.
In this research the effect of oil price volatility on oil supply has been estimated using monthly time series data from January 1980 to September 2007 for Iran, Saudi Arabia, Libya and Nigeria, and the monthly data from March 1981 to September 2007 for UK. Fist, applying GARCH the uncertainty from real oil price volatility is estimated, and then the long run coefficients are obtained using ARDL. The results indicate that the effect has been positive and significant in Saudi Arabia and Libya, but negative and significant in UK, while it was insignificant in Iran and Nigeria. This shows that the effect of oil price uncertainty on the oil supply depends on the shape of the utility function.
JEL Classification: C22, C32, C52, G14افزایش شدید قیمت نفت خام و نوسانات آن در دهههای اخیر سبب جلب توجه بسیاری از پژوهشگران به حوزهی انرژی شده است. به نظر میرسد علاوه بر اثر مستقیم قیمت نفت خام، نااطمینانی حاصل از نوسانات قیمت نیز بر عرضهی نفت خام اثرگذار باشد.
در این پژوهش اثر نااطمینانی قیمت نفت خام بر عرضهی آن با استفاده از دادههای سری زمانی ماهانهی ژانویه، 1980 تا سپتامبر 2007 برای کشورهای ایران، عربستان، لیبی و نیجریه و دادههای ماهانهی مارس 1981 تا سپتامبر 2007 برای کشور انگلستان بررسی شده است. ابتدا با استفاده از الگوی ناهمسان واریانس شرطی تعمیم یافته (GARCH) نااطمینانی حاصل از نوسانات قیمت واقعی نفت، محاسبه و سپس ضرایب بلند مدت مدل برای هر کشور و به طور مجزا بهوسیلهی الگوی خود بازگشت وقفهی توزیعی برآورد شده است. نتایج حاصل حاکی از وجود اثر مثبت و معنیدار در عربستان و لیبی، ولی منفی و معنیدار برای انگلستان میباشد، در حالیکه این اثر در ایران و نیجریه معنیدار نبوده است. این نتیجه نشان میدهد این است که اثر نااطمینانی قیمت نفت خام بر عرضهی آن، به شکل تابع مطلوبیت آن بستگی دارد.
طبقه بندیJEL: C22, C32, C52, G14https://jte.ut.ac.ir/article_20997_66eb556b2b8a1b0a2cb182aff6a361c5.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723The Convergence of the Sectoral Labor Productivity in Iran (An empirical test of Lewis Structural change)همگرایی بهرهوری نیروی کاربخشی در ایران (آزمون نظریهی لوئیس)20998FAزهراافشاریاستاد گروه اقتصاد - دانشگاه الزهرا0000-0001-8787-6977Journal Article19700101This paper examines the Lewis theory of structural change in Iran in the period 1974-2005. Where labor productivity growth and the intensive use of labor occurs via reallocation of labor between sectors or spillovers in the production from the manufacturing or service sectors to agriculture resulting to convergence.
Assessing whether productivity gap is reducing or increasing, takes us to the notion of convergences. Aggregate productivity growth can occur within sectors or result from sectoral employment reallocation. Their relative importance can be fairly easily assessed by decomposing growth using a shift-share analysis. In this study, first the importance of sectoral reallocations is measured by a shift-share analysis, then convergence in sectoral productivity level is measured by Theil index. The results support the process of convergence in the sectoral labor productivity in Iran on the period under consideration. However, sectoral convergence may take a long time to occur.
JEL classification: N5, N6, O1, O2, O3در این مقاله به آزمون تئوری تغییر ساختاری لوئیس در ایران در دورهی 84-1354 میپردازیم. بر اساس این تئوری، تفاوت دربهرهوری نیروی کار بخشی منجر به تخصیص دوبارهی نیروی کار بین بخشهای اقتصادی و سرریز تکنولوژی تولید از بخشهای با بهروری بالاتر (کارخانهای و یا خدمات) به بخشهای با بهروری کمتر (کشاورزی) میشود، که همگرایی بهرهوری نیروی کار در بخشهای اقتصادی را به دنبال دارد. رشد بهرهوری کل نیروی کار میتواند حاصل رشد بهرهوری درون بخشی و یا حاصل تخصیص مجدد باشد. اهمیت هر یک در رشد بهرهوری را میتوان با توجه به رشد بهرهوری با کاربرد - تحلیل سهم انتقال به دست آورد.
این مقاله ابتدا به تحلیل ساختار بهرهوری نیروی کار در ایران میپردازد. سپس با محاسبهی انتروپی (شاخص تایل)، روند همگرایی بهرهوری در بخشهای اقتصاد ایران را بررسی میکند. نتایج، نمایانگر فرایند کند همگرایی و در نتیجه طولانی بودن همگرایی بهرهوری نیروی کار در بخشهای اقتصاد ایران میباشد. بنابراین هم راستا با مبانی نظری مدلهای اقتصاد دوگانه, میتوان نتیجه گرفت که در ایران با کاهش سهم اشتغال بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال بخشهای خدمات و کارخانهای، انتقال نیروی کار از بخش کمتر کارا به بخشهای کارا انجام شده است. این فرایند حاصل رشد بهرهوری نیروی کار در بخش صنایع کارخانهای بر اثر پیشرفت تکنولوژی و اثر سرریزناچیز آن به بخش کشاورزی میباشد.
طبقه بندی JEL: N5, N6, O1, O2, O3https://jte.ut.ac.ir/article_20998_146a803114e99f1c184928229073d3bb.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723An Analysis of Total Factor Productivity Convergence of Industry Sector in Iran Provincesبررسی همگرایی بهرهوری کل عوامل تولید (TFP) بخش صنعت در استانهای ایران20999FAتیموررحمانیدانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانشهرامشفیعیJournal Article19700101The convergence hypothesis maintains that an economy whose productivity lags behind other economies has a potential to grow faster. In other words, this economy can experience faster economic growth through absorbing, accepting, and using available technology experience.
In this study, we have examined the relationship between TFP of industry sectors and regional convergence in Iran's provinces during the time-period 1369-1381. We have measured TFP by using Divisia index. Then, have examined TFP convergence hypothesis by using the Bernard-Jones catch-up model and panel data approach. The empirical analysis shows that all industries have experienced convergence across Iran's provinces in this time-period. We find evidence of conditional convergence in all industries except for wood industry – which shows evidence of absolute convergence. In addition, by using TFP standard deviation we find no evidence for sigma convergence.
JEL classification: O40, O47, R11فرضیهی همگرایی معتقد است که اقتصادی با بهرهوری پائینتر دارای نیروی بالقوهای جهت رشد سریعتر میباشد. به عبارت دیگر این اقتصاد امکان آن را دارد که از طریق جذب، قبول و بهکارگیری تکنولوژیهای موجود، رشد اقتصادی سریعتری را تجربه کند.
در این مطالعه رابطهی بین بهرهوری کل عوامل تولید بخش صنعت و همگرایی منطقهای در استانهای ایران در دورهی 1369 تا 1381 مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی این مطالعه آنست که آیا شکاف بین سطوح بهرهوری کل عوامل تولید بخش صنعت و زیربخشهای آن در بین استانهای کشور، عاملی تعیینکننده برای تشویق همگرایی و نیل اقتصادی است یا خیر؟ از شاخص دیویژیا، به منظور محاسبهی بهرهوری کل عوامل تولید استفاده و توسط مدل نیل اقتصادی برنارد و جونز و با استفاده از روش دادههای تابلویی به آزمون فرضیهی همگرایی پرداخته شده است. نتایج آزمونها نشان میدهد که همهی صنایع در بین استانها (شامل کل بخش صنعت و زیربخشهای آن) شواهدی دال بر همگرایی در این دوره نشان میدهند. همچنین با استفاده از انحراف معیار بهرهوری کل عوامل تولید، هیچگونه شاهدی دال بر همگرایی سیگما یافت نشد.
طبقهبندی JEL: O40, O47, R11https://jte.ut.ac.ir/article_20999_d3697671082cdfe2bda56b43d7377163.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Estimation of Oil Demand Function for the Persian Gulf Regionبررسی میزان وابستگی کشورهای صنعتی به نفت صادراتی از تنگهی هرمز به وسیله تخمین تابع تقاضا برای نفت منطقهی خلیج فارس21000FAفرهادرهبردانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانمهدیمحمودرباطیدانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانJournal Article19700101About 60 percent of the world's known reserves of oil reside in the Middle East region. As such, any developments of this region are of utmost importance for the world economy. The Strait of Hormuz is the export conduit for 90 percent of the oil of the countries bordering the Persian Gulf, supplying 40 percent of world oil consumption, and is controlled by our country. Since assessment of the sensitivity of world economy to oil, specifically, in this region, is very critical for our country, we have tried to determine the price and income elasticity through a study of world demand for the oil exported from the Strait of Hormuz.
Price rise can cause higher income for exporting countries in the short-term period. However, in the long run, it causes a substantial decrease in the demand and subsequently in the income of exporting countries. The world demand for the oil exported from the Strait of Hormuz is inelastic. Moreover, the trend for substitution of renewable energies for oil is slow, but ever-increasing. Finally, the significant and influential conclusion is the substantial impact of the gross domestic product of developed countries on the demand for oil.
JEL classification: Q41 , C5 , F59https://jte.ut.ac.ir/article_21000_0e95af2e7cd9ebe7d886be984fd67be7.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Dynamic Analysis of Government Expenditure’s Effect on Economic Growth in Iranتحلیل پویای اثر مخارج دولت بر رشد اقتصادی در ایران21001FAعلی اکبرعرب مازاردانشکدهی علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتیفرشتهچالاکJournal Article19700101پاسخ به این سئوال که چه عواملی بر نرخ رشد اقتصادی اثر میگذارند، همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است. سیاستهای مالی و پولی ابزارهایی هستند که دولتها میتوانند از طریق آنها بر متغیرهای کلان اقتصادی همانند سرمایهگذاری، تولید، اشتغال، مصرف بخش خصوصی، صادرات، واردات و سطح عمومی قیمتها و در نتیجه بر رشد اقتصادی به صورت مستقیم و غیرمستقیم اثر بگذارند. هرچند کاربرد برخی از این ابزار میتواند اثری منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد، ولی از وظایف مهم دولت بهویژه در هنگام ارائهی کالاهای عمومی، نمیتوان چشم پوشی و نقش آن را محدود کرد. این مطالعه در قالب یک الگوی کلان اقتصادی و با استفاده از روش پویای سیستمی، به شبیهسازی متغیرهای کلان و بررسی اثر مخارج مصرفی و عمرانی دولت بر رشد اقتصادی و سایر متغیرها میپردازد. ابتدا با فرض افزایش 40 درصدی بودجهی دولت در دورهی ده ساله در قالب سه سناریوی مختلف، اثر مخارج دولت بر رشد اقتصادی و مقایسهی میزان اثرگذاری مخارج مصرفی و عمرانی دولت بررسی میشود. سپس اثر افزایش کسری بودجهی دولت و تأمین آن از طریق استقراض از بانک مرکزی، بر رشد اقتصادی بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که اگرچه مخارج عمرانی و مصرفی دولت به طور متوسط سبب افزایش رشد اقتصادی میشود، این اثر برای مخارج عمرانی بیشتر بوده است. همچنین تأمین مالی دولت از طریق انتشار اسکناس، رشد اقتصادی را کاهش میدهد.
طبقه بندی JEL :O4، O47، H5، C61https://jte.ut.ac.ir/article_21001_c1974a39aad36f88dae308fd1c3ba897.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Time Series Modelling of Volatility Forecasting in the Return of Tehran Cement Share Priceمدلسازی سری زمانی برای پیشبینی تلاطم در بازدهی سهام شرکت سیمان تهران21002FAغلامرضاکشاورزگروه اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف0000-0001-5873-8217موسیاسمعیل زادهJournal Article19700101Investing in stock markets usually is involved in more risks than the bounds and bank deposits. It is expected that resulting returns (capital gain plus yields) from trading in a stock market to be more than those of in a risk free investment. Therefore, developing accurate techniques of estimation and forecasting in volatility analysis of financial markets is inevitable. Sum squares of weekly returns provide an unbiased measure for realized volatility. In this paper, returns is modelled by an ARIMA process, and volatility is modelled by ARIMA_XRL, ARMA-SCRL, GARCH, GARCH_C and a Risk_Metric processes. The main propose of present research is the estimation and forecasting of volatility in the weekly returns of Tehran Cement Company’ share during 1381/01/03 to 1385/07/26. Our models consist of Leverage Effects, Lagged Returns Effects, and also Structural Breaks. Our findings confirm, among all the techniques, that the accuracy of ARIMA–SCRL process in volatility modelling is considerable. Furthermore it was resulted that, bad and good news are of symmetric leverage effects on the return of Tehran cement share price.
JEL Classification: C22, C53, G15بازار سرمایه، در مقایسه با سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و اوراق مشارکت از ریسک و نااطمینانی بالایی برخوردار است، بنابراین انتظار میرود سود حاصل از سرمایهگذاری از حداقل بازدهی مورد انتظار بدون ریسک افزونتر باشد. به همین دلیل بهکارگیری تکنیکها و تحلیلهای تخصصی برای تخمین و پیشبینی تلاطم بازار مالی برای بهینه سازی سرمایهگذاری در بازار مالی، ضروری بهنظر میرسد. در این تحقیق روشهای مختلف پیش بینی تلاطم در بازدهی داراییها مدلسازی و دقت آنها مورد ارزشیابی قرار میگیرد. الگوسازی، برآورد و پیشبینیهای این ویژگی با استفاده از روشهایARIMA–SCRL ، ARMA-XRL، GARCH، GARCH-C و ریسک متریک و با استفاده از «دادههای هفتگی» انجام میشود. این تحقیق تلاطم تحققیافتهی قیمت سهام سیمان تهران را از دورهی 03/01/1370 تا 26/07/1385، با استفاده از انواع روشهای غیرخطی که در آن "اثرات بازدههای وقفهای»، «اثرات اهرمی» «شکست ساختاری" گنجانده میشود و همچنین مدلسازی و دقت آنها را با یکدیگر مقایسه و ادبیات مربوط به این موضوع را در حد وسیعی معرفی میکند. نتایج تخمینها و پیشبینیها با وجود اثرات ARCH در رفتار بازدهی سهام سیمان تهران، حاکی از برتری الگوی ARIMA–SCRL نسبت به مدلهای دیگر است. همچنین در این تحقیق نشان داده میشود که اخبار خوب و بد اثرات متقارنی بر قیمت سهام سیمان تهران دارند و مجموع توان دوم بازدههای هفتگی، سنجشی بدون تورش را برای تلاطم تحققیافته میسر میکند.
طبقهبندیJEL : C22, C53, G15https://jte.ut.ac.ir/article_21002_a6554cfb7deb6ca0514e95978352783b.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Cognitive Science and Econmic Performanceعلوم شناختی و عملکرد اقتصادی21003FAمحمودمتوسلیعلینیکونسبتیJournal Article19700101In this article,We briefly analyse cognitive science and cognitive economics. Generally, there are two main theories related to cognitive science and brain performance models. First theory which are inspired by computer and Artifical Intelligence and second the connectionist models. The connectionist theory is the most prevalent in cognitive science now.
Hayek and North ,the two Nobel laureates, by using Conceptions such as culture, Beliefs and Institutions tried to establish connectin between brain, cognition and Econmic Performance in line with the connectionist models. Although Hayek and North models developed innovative points but they have some defaults. perhaps These theories can be improved by synthesizing the Discursive Institutionalism and discourse theory.
JEL Classification: D89, B25در این مقاله ابتدا به بررسی اجمالی علوم شناختی و اقتصاد شناختی پرداخته میشود در مجموع دونظریه عمده علوم شناختی دربارهی نحوهی عملکرد ذهن وجود دارد که عبارتند از:
نظریههای الهام گرفته از کامپیوتر و هوش مصنوعی و نظریهی مدلهای پیوندگرا.
درحال حاضر نظریهی مدلهای پیوندگرا، نظریهی غالب در زمینهی عملکرد ذهن در علوم شناختی است.
هایک و نورث، دو اقتصاددان برندهی جایزهی نوبل هستند که براساس مدلهای پیوندگرا کوشیدهاند با استفاده از مفاهیمی مانند فرهنگ، باورها و نهادها، ارتباطی میان ذهن، شناخت و عملکرد اقتصادی برقرار کنند. این مقاله نشان میدهد هرچند مدلهای هایک و نورث نکات بدیعی را مطرح میکنند اما دارای مشکلاتی نیز هستند و شاید بتوان با استفاده از سایرنظریهها مانند نظریههای نهادگرایی گفتمانی به تکمیل آنها مبادرت ورزید.
طبقه بندی JEL : D89 B25https://jte.ut.ac.ir/article_21003_69d4c08e60880015e2f2641365a47884.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723Decentralization and Failure in Pure Public Goods Provision by Local Governmentsتمرکز زدایی و شکست در تدارک کالاهای عمومی ملی توسط دولتهای محلی: با استفاده از رهیافت تئوری بازیها21004FAMozhganMoallemiJournal Article19700101During the last two decades, decentralization has been supposed as a tool for making the public sector policies more efficient. Despite the claimed benefits, there are some costs; Some of decentralization theorists believe that devolution of pure public goods provision to local governments has led to the failure of decentralization policies.
This article uses game theory to study the implications of decentralization policies for public goods from the efficiency point of view. The study findings which are based on a mathematical language and the game theory, reveal the fact that devolution of pure public goods provision to local governments violates Pareto efficiency measure.
JEL Classification: H23, H24, H72طی دو دههی اخیر در جوامع مختلف، تمرکززدایی، به عنوان ابزاری برای کارآمدتر کردن سیاستهای بخش عمومی قلمداد شده است. اگرچه در کنار منافع مطرح شده، این مقوله دارای هزینههایی نیز میباشد؛ برخی از نظریهپردازان موضوع تمرکززدایی بر این باورند که واگذاری اختیار تدارک کالای عمومی ملی به دولتهای محلی منجر به شکست سیاستهای تمرکززدایی میشود. در این مقاله با بهکارگیری رهیافت تئوری بازیها، پیامد اجرای سیاست تمرکززدایی در مورد کالاهای عمومی مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج مطالعه با استفاده از تئوری بازیها نشان میدهد که واگذاری اختیار تدارک کالای عمومی ملی به دولتهای محلی، شرط دستیابی به کارایی پرتو را نقض میکند.
طبقه بندی JEL: H23, H41, H72https://jte.ut.ac.ir/article_21004_d29cb7bb17f4c657b0633632e72dadc7.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945220100723The Effect of Tourism on Economic Growth: The Case of OIC Member Countriesتأثیر مخارج توریسم بر رشد اقتصادی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC)21005FAکاظمیاوریاقتصاد دانشگاه تربیت مدرسمهدیهرضاقلی زادهمجیدآقاییسید محمدحسنمصطفویپژوهشکدهی اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101Tourism industry has been the fastest and the most income-generating industry in the first decade of the third millennium. It has been for many countries including some of OIC member countries a source of foreign exchange and contributed into their development. In this paper, we try to test empirically whether tourism expansion has had any significant effect on economic growth of OIC member countries or not. Applying econometrics technique of Generalized Method of Moments (GMM) on static and dynamic panel data for the period of 1990-2007, we try to estimate the fixed and random effects of tourism on economic growth. Our empirical findings show that there is a strong relationship between tourism expenditures in OIC member countries and their per capita GDP.
JEL classification: L83, O40, C33با توجه به این که صنعت توریسم به عنوان یکی از مهمترین و پردرآمدترین صنایع جهان در آغاز هزاره سوم بوده و میتواند نقش قابل توجهی را در تأمین درآمدهای ارزی و رشد و توسعه اقتصادی کشورها - از جمله کشورهای اسلامی- ایفا کند، در این مطالعه بر آن شدیم تا به بررسی رابطه میان صنعت توریسم و رشد اقتصادی در کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) بپردازیم. لذا به منظور پاسخ دادن به این پرسش که " آیا بخش توریسم منجر به رشد اقتصادی کشورهای اسلامی خواهد شد و آیا میتواند به عنوان یک عامل مؤثر بر توسعه اقتصادی آنها باشد یا خیر؟" مدلسازی دادهها و اطلاعات آماری در این تحقیق بر پایه مدلهای پانل پویا (DPD) و پانل ایستا (SPD) قرار گرفته و رابطه میان توریسم و رشد اقتصادی در کشورهای اسلامی طی دوره زمانی 1990 تا 2007 با استفاده از تخمین زنهای، گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) ، اثرات ثابت و اثرات تصادفی برآورد شده است. نتایج تجربی حاصل از این تحقیق رابطهی مثبت میان مخارج توریسم و رشد اقتصادی (افزایش GDP سرانه) در این کشورها را تأئید میکند.
طبقهبندی JEL: L83، O40، C33https://jte.ut.ac.ir/article_21005_0b2ffd40cb5f119c1ae875530589b3c2.pdf