دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222The Value of Improvement in Air Quality by Reducing Sulfur Dioxide Gas (SO2) Emitted from Sarcheshmeh Copper Complex: One-and-one-Half-Bound Dichotomous Choice Contingent Valuation Approachارزش بهبود کیفیت هوا در نتیجة کاهش گاز دیاکسید گوگرد (SO2) منتشرشده از مجتمع مس سرچشمه: رهیافت ارزشگذاری مشروط انتخاب دوگانة یک و نیم بعدی1215057310.22059/jte.2013.50573FAسمیهامیرتیموریدانشجوی دکتری اقتصاد منابع طبیعی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسصادقخلیلیاندانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسحمیدامیرنژاددانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریعلیمحبیدانشیار گروه مهندسی شیمی، دانشکدة فنی، دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20120424Sarcheshmeh copper complex is one of the largest industrial-mining complexes in the world and is the largest copper producer in Iran. Despite this, a huge amount of SO<sub>2</sub> gas is produced and enters the environment in this complex. Therefore, this study investigates the value of improvement in air quality and estimates the marginal willingness to pay curve. For this purpose, OOHB DCCV method has been used. A sample of 2158 households was chosen, based on the stratified sampling method. The respondents’ WTP was then elicited through a series of face-to-face interviews. Results showed that 87.3% of the respondents were able to express a positive WTP for the reduction of SO<sub>2</sub> emission from this complex and the improvement in air quality worth 719252.75$ for the regional people. Estimated marginal willingness to pay curve has a rising positive slope. This curve can be a useful tool for policy makers on the use of economic instruments (e.g. tax and subsidies) to control this pollutant.مجتمع مس سرچشمه یکی از بزرگترین مجتمعهای صنعتی- معدنی جهان و بزرگترین تولیدکنندة مس در ایران است. با وجود این موضوع، حجم عظیمی از گاز SO<sub>2</sub> در این مجتمع تولید و وارد محیط میشود. بنابراین، در این مطالعه ارزش بهبود کیفیت هوا (کاهش انتشار SO<sub>2</sub>) و برآورد منحنی تمایل نهایی به پرداخت بررسی شده است. بدین منظور از روش ارزشگذاری مشروط انتخاب دوگانة یک و نیم بعدی استفاده و اطلاعات لازم بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای از یک نمونة 2158 نفری و مصاحبة رو در رو با افراد جمعآوری شد. نتایج نشان داد که 3/87 درصد از پاسخگویان تمایل به پرداخت مبلغی برای کاهش انتشار گاز SO<sub>2</sub> از این مجتمع دارند. همچنین بر اساس نتایج، بهبود کیفیت هوا برای افراد منطقه از ارزشی معادل 817/8 میلیارد ریال در سال برخوردار است. منحنی تمایل نهایی به پرداخت برای کاهش این گاز دارای شیب مثبت و صعودی است. منحنی برآوردشده میتواند راهنمای مفیدی برای سیاستگذاران، در استفاده از ابزارهای اقتصادی (همانند مالیات و سوبسید)، برای کنترل این آلاینده باشد.https://jte.ut.ac.ir/article_50573_6fc5cce704fdb7161c20132469bc7def.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Overeducation Factors and Its Return in Iranمؤلفههای مؤثر در تحصیلات بیشازاندازه و بازده آن در ایران23435063010.22059/jte.2013.50630FAمحسنابراهیمیدانشیار، دانشگاه بوعلی سینا0000-0002-2680-2912علی اکبرقلی زادهاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا0000-0002-8656-942Xامیرحسینعلی پورکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه بوعلی سیناJournal Article20121222In the recent decade, supply of labour force has increased which may causes the<br />overeducation. Overeducation is potentially costly for any economy. In this study,<br />we examine the effective factors on overeducation, undereducation and returns of<br />years of schooling, by using the mean realized match method, over ISCO<br />classification data from household socio-economic survey in year 2003 using<br />Logit,Mincer and ORU model. We found that in the mincer model returns of every<br />years of education is equal to 8.5% and in ORU model Retuns of required education<br />11.5%, returns of overeducation 9.9% and also retuns of undereducation is -3.55%.در چند دهۀ اخیر عرضۀ نیروی کار تحصیلکرده به بازار کار افزایش یافته که سبب پدیدارشدن تحصیلات بیشازاندازه شده است. تحصیلات بیشازاندازه بالقوه پدیدهای هزینهبر برای اقتصاد محسوب میشود و این ضرورت بررسی این موضوع را نمایان میکند. در این مقاله سعی شده است با روش میانگین تطابق تحققیافته(RM)، به کمک کدهای طبقهبندی مشاغل (ISCO) و با استفاده از دادههای ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی خانوار سال 1382 و مدل لاجیت، معادلات مینسر و ORU به بررسی عوامل مؤثر در تحصیلات بیش از اندازه، کمترازاندازه و بازده سالهای تحصیل، تحصیلات بیشازاندازه و کمترازاندازه بپردازیم. نتایج تحقیق با استفاده از مدل مینسر نشاندهندۀ نرخ بازده 5/8 درصد به ازای هر سال آموزش است. همچنین، بازده تحصیلات بهاندازه در مدل ORU 5/11 درصد؛ بازده هر سال تحصیلات بیشازاندازه برابر با 9/9 درصد و بازده هر سال تحصیلات کمترازاندازه منفی 5/3 درصد به دست میآید.https://jte.ut.ac.ir/article_50630_1c8dc6077fd7c2a50b0be742c6308c14.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Endogenous Tariff Hypothesis: A Case of Iranفرضیة درونزایی تعرفه: مطالعهای موردی برای ایران45705057410.22059/jte.2013.50574FAسعیدراسخیدانشیار، دانشکدة علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندرانحسینداوریدانشکدة علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه مازندرانJournal Article20120402According to endogenous tariff hypothesis, tariff is endogenously determined by the set of political economy factors. Using the Co- integrated VAR approach and in the framework of the hypothesis, the present study examined the determinants of tariff protection in Iran over the period 1971-2010. Based on the results, though no evidence has been obtained about the impact of unemployment and import penetration rate on forming protection policies in Iran but the significant effect of non oil product, the share of industrial sector, the share of oil income and real exchange rate indicate the importance of political economy atmosphere and economic factors in forming the policies. In sum, the hypothesis is verified and in this framework, we suggest that we should pay more attention to the role of the factors effecting economic liberalization policies as well as the reduction of dependency on oil income and government size in order to increasing the success and continuation of the policies.بر اساس فرضیة درونزایی تعرفه، تعرفه به صورت درونزا و بر اساس مجموعه عوامل اقتصاد سیاسی تعیین میشود. مطالعة حاضر، با بهکارگیری مدل خودرگرسیونی برداری همجمعی طی دورة زمانی 1350-1389 و در چارچوب فرضیة درونزایی تعرفه، عوامل تعیینکنندة حمایت تعرفهای ایران را بررسی کرده است. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، اگرچه دربارة اثر نرخ بیکاری و نرخ نفوذ واردات در شکلگیری سیاستهای حمایتی شواهدی به دست نیامده است، ولی اثر معنادار تولید بدون نفت، سهم بخش صنعت، سهم درآمد نفتی و نرخ واقعی ارز در سیاستهای تعرفهای ایران نشاندهندة اهمیت فضای اقتصاد سیاسی و شاخصهای اقتصادی در شکلگیری حمایت در ایران است. در مجموع، فرضیة تحقیق حاضر تأیید شده است و بر این اساس توصیه میشود، ضمن کاهش اتکا به نفت و اندازة دولت، توجه بیشتری به عوامل مؤثر در درونزایی سیاستهای آزادسازی اقتصادی به عمل آید تا موفقیت و امکان تداوم این سیاستها افزایش یابد.https://jte.ut.ac.ir/article_50574_4e0826fe41df76aeb81aebbf2d040173.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Inequality Decomposition: Case Study, Urban and Rural Areas of Tehran Province (During 2000-2007)تجزیة نابرابری: مطالعة موردی مناطق شهری و روستایی استان تهران طی دورة 1379-138671905057510.22059/jte.2013.50575FAمحمدرضارنجبر فلاحاستادیار، دانشگاه پیام نورپدرامداودیمؤسسة عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی (IMPS)Journal Article20120811Knowing income inequality in socio-economic subgroups helps us to achieve justice. The main goal of this study is to evaluate, decompose and compare the Theil and Atkinson inequality indices in terms of the inequality within and inequality between urban and rural area in Tehran province during the 3rd and the 4th Economic Development Program of Iran. Doing so, we used the micro households' data along 2000 till 2007. The results show that the contributions of inequality within Tehran Province were respectively belong to urban area, rural area and between them inequality. The results of analyse of Variance represent no statistical significance in the seemed difference between inequality at the first three years of the 3rd and the 4th Iran's Economic Development Program. According to these, reducing inequality in Tehran province needs to focus on inequality within Urban Areas.شناخت نابرابری درآمد در زیرگروههای اجتماعی امکان هدفمندشدن تلاشها برای نیل به عدالت اجتماعی را مهیا میکند. هدف اساسی این مطالعه برآورد، تجزیه و مقایسة شاخصهای نابرابری تایل و اتکینسن بر حسب نابرابری درآمدی در درون و میان مناطق شهری و روستایی استان تهران طی برنامههای سوم و چهارم توسعة اقتصادی است. برای این منظور از ریزدادههای سالهای 1379 الی 1386 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که بیشترین سهم از نابرابری درآمدی در استان تهران به ترتیب متعلق به مناطق شهری، مناطق روستایی و عامل بینگروهی بوده است. همچنین، نتایج برآورد الگوی تحلیل واریانس برای مقایسة آماری میانگین نابرابری در سه سال اول برنامههای سوم و چهارم توسعة اقتصادی حاکی از آن است که تفاوت مشاهدهشده از نظر آماری معنادار نیست. بر مبنای یافتههای فوق پیشنهاد میشود برای کاهش نابرابری درآمد در استان تهران، به نابرابری درآمد در مناطق شهری توجه بیشتری شود.https://jte.ut.ac.ir/article_50575_1908c86bb8414a83709a16a136c14b0a.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222The Main Factors Affecting the Fair Wage, in Akerlof’s Theory Testمهمترین عوامل مؤثر در مزد منصفانه، آزمون نظریة آکرلوف در ایران911175057610.22059/jte.2013.50576FAجعفرعبادیعضو هیئت علمی دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانابوالفضلپاسبانی صومعهدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه مفید و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.0000-0003-0665-3216Journal Article20120811Given the lack of comprehensive explanation about the effective factors of fair wages and a complete mismatch between Labor Force and employers about that, in this paper with completing the missing loupes in the Akerlof theory "fair wages - effort Hypothesis", possibility of practical realization of the fair wage on productivity will provided. In this regard, after the theoretical analysis and testing the Akerlof theory, multiple factors affecting the determination of fair wages, through qualitative interviews, and questionnaires completed by representatives from labor & employers groups and academic experts on the labor market, is measured. With using software SPSS17 and EXCEL, constitutive factors of fair wages and the priority of those factors in Iran were tested.با توجه به فقدان توضیحی همهجانبه دربارة عوامل مؤثر در مزد منصفانه و تطابقنداشتن کامل میان نظر کارگر و کارفرما در مورد آن، مقالة حاضر با تکمیل حلقههای مفقودة فرضیة آکرلوف، مبنی بر «مزد منصفانه- تلاش منصفانه»، امکان عملیِ تقرب به سوی مزد منصفانه و تحققِ آثارِ آن را در بهرهوری فراهم میکند. به این منظور، ضمن تجزیه و تحلیل تئوریک نظریة آکرلوف و آزمون ضمنی آن مبنی بر اثر مزد کارکنان مشابه و نرخ بیکاری در تعیین مزد منصفانه، ابعاد 38 گانة مؤثر در تعیین مزد منصفانه، از طریق مصاحبة کیفی و تکمیل پرسشنامه با نمایندگانی از گروههای کارگری، کارفرمایی و متخصصان دانشگاهی بازار کار، سنجش و ابعاد شکلدهندة مزد منصفانه و نحوة اولویتدهی به آن عوامل در ایران آزمون شد؛ در نهایت، مشخص شد که کارفرمایان و کارگران برای بیشتر مؤلفههای مؤثر در مزد منصفانه میانگین رتبهای متفاوتی قائلاند که لازم است این شکاف در رتبهبندی مؤلفهها کاهش یابد.https://jte.ut.ac.ir/article_50576_e9aa25c4098307bd644c6faf547dcb3d.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Using a Choice Experiment Survey to Estimate Iranian Households' Willingness to Pay to Avoid Power Outagesکاربرد روش تجربة انتخاب در تخمین تمایل به پرداخت خانوارهای ایرانی برای اجتناب از خاموشی برق1191435057710.22059/jte.2013.50577FAنصرتاللهعباس زادهدکتری اقتصاد دانشگاه تهرانمجیداحمدیاناستاد دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانفرهادرهبردانشیار دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانحمیدابریشمیاستاد دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانJournal Article20120814Using a choice experiment survey, the marginal willingness to pay (WTP) among Iranian households to avoid power outages is estimated. The results indicate that households prefer lower price of alternatives and the low duration and frequency of outages, and the factors of outage day, outage time and warning in advance of outage are important to households' preferences. Moreover, the conditional logit model with interaction effects of SED variables allows us to explain the unobserved heterogeneity of preferences. The results of this model show that the marginal WTP increases with increasing of household’s expenditure, age of respondent and electricity consumption in the last period. Given that households have negative welfare effects from outages, it is important that policy makers consider these negative impacts on household utility when deciding about reliability of electricity network.با کاربرد روش تجربة انتخاب (CE) تمایل به پرداخت نهایی خانوارهای ایرانی برای اجتناب از خاموشی برق تخمین زده شد. نتایج حاکی از این است که خانوارها طی مدت خاموشی، تعداد خاموشی و قیمت آلترناتیو پایینتری را ترجیح میدهند و روز وقوع خاموشی، زمان وقوع آن و اعلام قبلی خاموشی عوامل مهمی برای ترجیحات آنها محسوب میشود. علاوه بر این، مدل لوجیت شرطی با تأثیرات متقابل متغیرهای اقتصادی- اجتماعی توضیح ناهمگنی ساختار ترجیحات افراد را ممکن میکند. نتایج نشان میدهد که تمایل به پرداخت نهایی با افزایش مخارج خانوارها، سن سرپرستان خانوارها و همچنین، مصرف برق در آخرین دورة مصرفی آنها افزایش مییابد. آگاهی از تأثیرات رفاهی منفی خانوارها از خاموشی به تصمیمگیران کمک میکند که در تصمیمگیری قابلیت اطمینان شبکة این موضوع را مدنظر قرار دهند.https://jte.ut.ac.ir/article_50577_5734d88987846724f1fc36b7e20ef9ab.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Evaluating and Comparing of Monetary Policy Instrumental Rules for Economic of Iranارزیابی و مقایسة قواعد ابزاری سیاست پولی در اقتصاد ایران1451665057810.22059/jte.2013.50578FAعلیرضاعرفانیاستادیار دانشگاه سمنان0000-0003-1493-216xآزادهطالب بیدختیکارشناسی ارشد دانشگاه سمنانJournal Article20130303Today, the discussion of regularity monetary policy in achieving inflation and output gap stabilization is important. In this paper, we investigated the persistence of the output gap in Iran economy and then by using a hybrid New Keynesian model based on quarterly data for 1990:1- 2011:3. We compared three alternative instrumental rules in monetary policy for Iran economy. The results indicated that in Iran economy: firstly, output gap is forward- looking and has little degree of persistence. Secondly, inflation targeting rule in comparison with the price level and speed limit targeting rule has the lowest social loss. In addition, the result of estimating coefficients under alternative rules showed that in comparison with other instrumental rules, inflation targeting and the first equation of price-level targeting, have well predicting power, especially in long-term forecasting horizons.امروزه بحث قاعدهپذیری سیاست پولی در دستیابی به اهداف تثبیت تورم و شکاف تولید از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله نخست، به بررسی ماندگاری شکاف تولید در اقتصاد ایران میپردازیم سپس، با بهکارگیری مدل کینزین جدید مرکب و با استفاده از دادههای فصلی دورة زمانی 69:1-90:3، سه قاعدة ابزاری جایگزین در سیاست پولی را برای اقتصاد ایران با هم مقایسه میکنیم. <br />نتایج حاکی از آن است که در اقتصاد ایران اولاً، شکاف تولید متغیری آیندهنگر است و درجة ماندگاری کمی دارد؛ ثانیاً، قاعدة هدفگذاری تورم در مقایسه با قاعدة هدفگذاری سطح قیمت و قاعدة هدفگذاری سرعت مجاز زیان اجتماعی کمتری دارد. به علاوه، نتایج برآورد ضرایب در قواعد مختلف نشان داد که در مقایسه با سایر قواعد ابزاری، هدفگذاری تورم و رابطة اول هدفگذاری سطح قیمت، به خصوص در افقهای پیشبینی بلندمدت، از توان پیشبینی خوبی برخوردارند.https://jte.ut.ac.ir/article_50578_47392919beccdf2fee0ac8a971b7c549.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Application of Optimal Control and Genetic Algorithms in Targeting Inflation Commensurate with Economic Growth in 4th Planهدفگذاری تورمی متناسب با رشد اقتصادی با استفاده از کنترل بهینه و الگوریتم ژنتیک در برنامة چهارم توسعه1671885057910.22059/jte.2013.50579FAناصرالهیاستادیار علوم اقتصادی، دانشگاه مفیدعطیههنردوستکارشناس ارشد علوم اقتصادی دانشگاه مفیدJournal Article20120918One of the most important variables in each country which attracts the attention of policymakers is inflation. In the inflation targeted system, it is important to target the low and stable inflation clearly and directly as the main policy. On the other hand the stability of prices which is an important result of targeted inflation is a necessary condition to achieve sustainable levels of economic growth. On this ground we are going to study the targeted inflation proportional to economic growth during the Fourth Economic Plan by applying optimal control method. The objective function here is the social loss function which will be minimized through genetic algorithms in the form of binding function of GA. The constraint of the function will be estimated by econometric of Seemingly Unrelated Regressions. To measure the impact of control variables on variables of situation we plan different scenarios. As a result we will see that during the 4th Development Plan tools of monetary policy are more influential than the tools of financial policy. یکی از مهمترین متغیرهای مورد توجه سیاستگذاران در هر کشور نرخ تورم است. در نظام هدفگذاری تورم، تورم پایین و باثبات هدف اصلی سیاست به صورت صریح و مستقیم است. از سویی ثبات قیمتها، که از نتایج مهم هدفگذاری تورمی است، شرط لازم برای دستیابی به سطوح پایدار رشد اقتصادی تلقی میشود. بر این اساس، در نظر داریم با استفاده از روش کنترل بهینه به بررسی هدفگذاری تورمی متناسب با رشد اقتصادی طی برنامة چهارم توسعه بپردازیم. این کار را از طریق مینیممسازی تابع زیان اجتماعی، بهمنزلة تابع هدف، با استفاده از الگوریتم ژنتیک و تابع GA مقید انجام میدهیم. قید تابع با استفاده از روش اقتصادسنجی رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط (SUR) برآورد میشود. برای سنجش اثرگذاری متغیرهای کنترل در متغیرهای وضعیت به طرح سناریوهای مختلف اقدام میکنیم؛ در نهایت مشخص میشود که طی برنامة چهارم توسعه، ابزارهای سیاست پولی در مقایسه با ابزارهای سیاست مالی از درجة اثرگذاری بیشتری برخوردارند.https://jte.ut.ac.ir/article_50579_f158de650d4ca1ca25177649e6d534a0.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222Convergence in the ECO Countriesنقش کشاورزی در همگرایی منطقهای کشورهای عضو اکو1892115058010.22059/jte.2013.50580FAعصمتمجرددانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل، گروه اقتصاد کشاورزیمسعودهمایونی فردانشیار، دانشکدة علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد، گروه اقتصادماشااللهسالار پوردانشیار، دانشگاه زابل، گروه اقتصاد کشاورزیJournal Article20120628In present study, role of agricultural on ECO countries regional convergence was assessed in dynamic panel data model. At first, ECO countries convergence and agricultural sector effect in convergence acceleration was surveyed by generalized method of moments (GMM) over the period 1996-2005. Results showed that, this is convergence between ECO countries. In spite of increasing regional growth, the agricultural sector had negative effect in convergence acceleration; and it caused decreasing regional convergence speed. Therefore, it was suggested to ECO countries with agricultural sector development and restrictions contained in this section could provide clear perspective for the future planning in order to promote regional convergence.در مطالعة حاضر، نقش کشاورزی در همگرایی منطقهای کشورهای عضو اکو در مدل دادههای ترکیبی پویا ارزیابی میشود. در ابتدا، همگرایی بین کشورهای عضو اکو و اثر بخش کشاورزی در تسریع همگرایی با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته برای دورة زمانی 1996-2011 بررسی شد. نتایج نشان داد که بین کشورهای عضو اکو همگرایی برقرار است. بخش کشاورزی، بهرغم افزایش رشد منطقهای، در تسریع همگرایی تأثیر منفی دارد و باعث کاهش سرعت همگرایی شده است. بنابراین، پیشنهاد میشود که کشورهای عضو اکو با توسعة بخش کشاورزی و بررسی چالشها و تنگناهای این بخش بتوانند چشمانداز روشنی برای برنامهریزیهای آینده در بهبود همگرایی منطقهای فراهم آورند.https://jte.ut.ac.ir/article_50580_996031c0befc505f0115e7acd97992e0.pdfدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896948420131222A Cooperative Game between Gas Exporting Countries Forum Members in LNG Exportتدوین بازی همکارانه بین کشورهای عضوِ مجمع کشورهای صادرکنندة گاز در زمینة صادرات LNG2132405058110.22059/jte.2013.50581FAمحمد علیفلاحیدانشیار اقتصاد؛ دانشگاه فردوسی مشهدمحمدحسینمهدوی عادلیاستاد اقتصاد؛ دانشگاه فردوسی مشهدجلالدهنویدانشجوی دورة دکتری اقتصاد؛ دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20120611Establishment of the Gas Exporting Countries Forum in Tehran in 2001 has proved to be one of the most important changes in the gas market. GECF has a considerable share in the world Liquefied Natural Gas (LNG) trade. Facts show that current routes of LNG trade are not optimal. Hence, in this paper we examine the development of cooperative strategies between countries exporting (LNG) and members of the Gas Exporting Countries Forum (GECF). To follow this goal, first we study the statue of GECF members in gas market, and then using a simple linear programing approach we find the optimal LNG trade routes for GECF members. The numerical results suggest that, in the absence of geopolitical problems, this cooperative strategy will probably be a rational move for all of the LNG exporters. The problem of gain sharing is then formulated using cooperative game theory concepts. تأسیس مجمع کشورهای صادرکنندة گاز در سال 2001 در تهران بدون شک از کلیدیترین وقایع سالهای اخیر در صنعت گاز است. بخش درخور توجهی از صادرات کشورهای عضو مجمع به صورت LNG است؛ از اینرو، تدوین سیاستی مبتنی بر همکاری بین کشورهای عضو در عرصة صادرات LNG اهمیت و نقش بسزایی خواهد داشت. شواهد دلالت بر آن دارد که الگوی صادرات LNG کشورهای عضو مجمع غیربهینه و غیراقتصادی است. از اینرو در این مقاله نخست، وضعیت کشورهای عضو مجمع در زمینة صادرات LNG، مسیرهای صادراتی و بازارهای هدف آنها بررسی و در ادامه یک بازی همکارانه بین کشورهای عضو، مبتنی بر روش برنامهریزی خطی، تدوین میشود. نتایج مبین آن است که کشورهای عضو میتوانند، از طریق بازنگری در الگوی صادرات خود و جابهجایی در بازارهای هدف صادراتی، هزینههای ترانزیت LNG را تا حد درخور ملاحظهای کاهش دهند. در نهایت، روشی برای تقسیم منافع بازی ارائه شده است.https://jte.ut.ac.ir/article_50581_8d6c08a11443dd2195b7451a2c05a0a2.pdf