دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-برآورد بهرهوری و کارایی در اقتصاد ایران و رابطة آن با مخارج دولت18230FAمنصور خلیلیعراقیاستاد دانشکدة اقتصاد – دانشگاه تهرانعلیسوریاستادیار دانشکدة اقتصاد – دانشگاه تهران0000-0002-9153-2277Journal Article19700101In this article we have investigated the factors affecting productivity and efficiency in Iran's economy ; but the main emphasize has been on the government expenditures and its relation with the indices of productivity and efficiency . The relation between government size and economic performance and growth has been the popular subject for investigation for many economists.
Beside the government expenditures, we have addressed other variables such as human capital , wages , foreign trade and income inequalities . To see the effect of government size on productivity and efficiency we have used government expenditures. The results show that the increase in productivity and efficiency could be achieved via ,a) increase in real wages, b) stabilization of oil revenue, and c) restricting government's current expenditures to the traditional duties of the states.
JEL Clarification: H21, HS, O47این مقاله به بررسی عواملی میپردازد که بر کارایی و بهرهوری اقتصاد اثر میگذارند. اما، تاکید اصلی بر مخارج دولت و ارتباط آن با شاخصهای کارایی و بهرهوری میباشد. بررسی رابطة حجم دولت با عملکرد اقتصادی، از دیرباز مورد توجه اقتصاددانان بوده است. به ویژه، تأثیر دولت بر رشد اقتصادی، موضوع مطالعات بسیاری بوده و میباشد. در این مطالعه از دو معیار دیگر برای عملکرد اقتصاد، یعنی کارایی و بهرهوری استفاده میکنیم.
برای بررسی دقیقتر موضوع، علاوه بر مخارج دولت، از متغیرهای دیگری مانند سرمایة انسانی، رشد دستمزدها، تجارت خارجی و نابرابری درامدی نیز استفاده خواهیم کرد. اما برای بررسی اثر حجم دولت بر کارایی و بهرهوری، صرفاً از مخارج دولت استفاده میکنیم. ابتدا، مخارج دولت را به تفکیک مصرفی و جاری و سپس، مخارج مصرفی را با توجه به تأثیرگذاری بیشتری که بر کارایی و بهرهوری داشتهاند، به تفکیک اجزاء آن بررسی خواهیم کرد.
نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهند که افزایش بهرهوری و کارایی به سه طریق میتواند به وجود آید:
الف: افزایش دستمزد حقیقی که تأمین کنندة زندگی و معیشت شاغلان میباشد.
ب: تثبیت درامدهای نفتی، که این امر میتواند از طریق حساب ذخیرة ارزی به وجود آید که این حساب میتواند جریان تزریق درامدهای نفتی به اقتصاد را تثبیت کند و آثار منفی آن را حذفاند.
ج: در راستای ارتقای بهرهوری و کارایی، سوق دادن مخارج مصرفی دولت به سمت وظایف سنتی دولت میباشد.
طبقهبندی JEL : O47, HS, H21.دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-بررسی ارتباط بین تورم و نااطمینانی تورمی در ایران با استفاده از مدلهای GARCH و حالت – فضا (1382-1340)18231FAاسدا... فرزینوشدانشیار دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانموسیعباسیکارشناس ارشد توسعة اقتصادی و برنامهریزی، از دانشگاه تهرانJournal Article19700101Many economists believe that the main channel that inflation makes its harmful impacts on economy is the inflation uncertainty. Inflation uncertainty by its ex-ante and ex-post effects influences the economic agent's real activities and hence causes serious costs on economy.
Thus, determining the relationship between inflation and inflation uncertainty can help the policy makers to make appropriate decisions and prevent economy from bearing such costs.
In this study our main goals were: first, measuring the inflation uncertainty, second determining the relationship between inflation and inflation uncertainty both in short and long run.
The results show that the relationship between these variables in short run is positive. But in the long run there is no relationship. Also in the short run, negative inflation shocks have less effect on inflation uncertainty, comparing with positive ones.
JEL Classification: E31تورم، از جمله پدیدههای مضر اقتصادی است، که اثرات زیانباری برکل اقتصاد یک کشور بر جای میگذارد. اما اکثر اقتصاددانان، معتقدند که عمدهترین زیانهای ناشی از تورم، از طریق ایجاد نااطمینانی تورمی است. نااطمینانی تورمی، از طریق اثرهای ex-ante و ex-post، بر روی متغیرهای حقیقی تأثیر گذاشته و از این راه زیانهای زیادی بر کل اقتصاد بر جای میگذارد. بنابراین، تعیین ارتباط بین تورم و نااطمینانی تورمی در یک کشور، میتواند در اتخاذ سیاستهای درست و جلوگیری از به وجود آمدن زیانهای ناشی از تورم مفید باشد.
در این تحقیق، اندازهگیری نااطمینانی تورمی در ایران و همچنین تعیین ارتباط بین تورم و نااطمینانی تورمی در کوتاه مدت، و بلند مدت هدفهای اصلی بودهاند.
نتایج نشان میدهند که ارتباط بین تورم و نااطمینانی تورمی در ایران درکوتاه مدت ارتباط مثبت است، اما در بلند مدت، هیچ ارتباطی با هم ندارند. همچنین، در کوتاه مدت، شوکهای تورمی منفی، کمتر از شوکهای تورمی مثبت، بر روی نااطمینانی تأثیر داشتهاند. یعنی، حالت عدم تقارن داشته است. نااطمینانی تورمی کوتاه مدت، از طریق مدلهای GARCH و نااطمینانی بلند مدت، بوسیلة مدل حالت- فضا محاسبه شدهاند.
طبقهبندی JEL : E31.دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-تقاضا برای بیمه عمر در ایران و کشورهای صادر کننده نفت18232FAمحسنمهرآرادانشیار دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانمحمد اعظمرجبیانپژوهشگرJournal Article19700101In this paper we estimate the demand function for life insurance in Iran for the years 1345-1382 as well as oil-exporting countries with middle income during 1998-2002 by using the ARDL approach and Panel Data respectively. The results show that the income, size of family and education are the most important factors that affect the demand for life assurance in Iran. Moreover income and death probability of family head are the most determinant factors in the demand function for life assurance in oil exporting countries with middle income. Overall, the results implies the institutional and technical capacities, particularly in supply side, are the most important factors in life insurance development in Iran and other oil-producing countries and standard model based on demand-side factors cannot explain life insurance behavior satisfactorily.
JEL Classification: G2; D8در این مقاله، تابع تقاضای بیمة عمر با استفاده از دادههای سری زمانی ایران طی دورة 1382-1345، مبتنی بر رویکرد ARDL و همچنین دادههای پانل برای کشورهای صادرکننده نفت با درامد متوسط برای دورة 2002-1998 براورد و نتایج بدست آمده، مقایسه میشوند. بر طبق این نتایج، عمدهترین عوامل تعیین کنندة تقاضای بیمههای زندگی در ایران، درامد، میزان تحصیلات و بارتکفلاند. همچنین، درامد، احتمال مرگ سرپرست خانواده و تحصیلات، از مهمترین عوامل موثر بر تقاضای بیمههایعمر در کشورهای نفت خیز با درامد متوسط می باشند. کششهای درامدی تابع تقاضای بیمة عمر نشان میدهند که این محصول، در کشورهای نفتخیز با درامد متوسط، لوکس و در ایران ضروری است. در واقع، افزایش درامد، نقش اساسیتری در گسترش و تحولات بیمههای عمر در سایر کشورهای صادر کنندة نفت نسبت به ایران داشته است. نتایج نشان میدهند که ظرفیتهای فنی و نهادی، بهویژه در بخش عرضه، اهمیت بیشتری در توسعة بیمة عمر این کشورها، نسبت به عوامل تقاضا (مطابق الگوهای استاندارد) داشتهاند.
طبقه بندی: JEL .G2, D8دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-هزینة مبادلة تأمین مالی بنگاههای تولید- ساخت (مطالعة موردی 40 بنگاه کوچک)18233FAعلی نصیریاقدمدانشجوی دکترای دانشکد? دانشگاه تهران و پژوهشگرجهاد دانشگاهیالیاسنادراندانشیار دانشکدة اقتصاد دانشگاه تهرانJournal Article19700101What is the importance of free access to the instruments and mechanisms of finance, to accommodate the environment of the firm? According to Modigliani-Miller hypothesis, in the absence of transaction cost and government regulations, the firm capital structure and its method of finance is not important. That is, all necessary coordinations to finance the firm are done by price mechanism and each firm could fulfile its needs in current rate. By introducing transaction cost, however, the prediction of this hypothesis in the real world becomes irrelevant. In transaction cost economics framework, each firm, with respect to its financing needs, should arrange a financial transaction. The basic hypothesis of transaction cost economics -discriminating alignment- predicts the method of this arrangement: transactions, which differ in their attributes, are aligned with governance structure, which differ in their costs and competence, in a discriminating –mainly, transaction cost economizing- way. Namely, the firm will finance its needs in a way to have the minimum cost.
With accepting the point that depending on the firm’s characteristics and needs, there is one mechanism of governance with least cost, it is predictable that, in the absence of proper or efficient governance mechanism of financial transaction, the firms are led to use the more costly methods. The difference between an appropriate mechanism of financing and its alternatives is the most important cost that is borne by the firm. In fact, this constraint is one of the reasons that explain the costly nature of the efforts of the firm in obtaining new property rights and maintaining existing rights. These institutional costs reduce the competition power of the firm and, in long run, drive it out of the industry. This hypothesis is studied in 40 small manufacturing firms that are active in Iranian economic environment. For this purpose, a questionary is codified and during interview with manufacturers are fulfiled.
JEL Classification: B52, D23, K00, G21, G32, G34.اهمیت دسترسی آزاد به ابزارها و شیوههای مختلف تأمین مالی، در مساعد کردن زیستبوم فعالیت بنگاه چیست؟ براساس فرضیة مودیگلیانی- میلر، در غیاب هزینة مبادله و مقررات دولتی، ساختار سرمایة بنگاه و شیوة تأمین مالی آن اهمیتی ندارد. یعنی، تمام هماهنگیهای لازم برای تأمین وجوه مورد نیازِ بنگاه را، ساز و کار قیمت انجام میدهد و هر بنگاه، میتواند در نرخ رایج بازار، نیازش را آزادانه مرتفع کند. اما، با معرفی هزینة مبادله، پیشبینی این فرضیه برای دنیای واقعیّت، خدشهدار و نامرتبط میشود. در چارچوب اقتصاد هزینة مبادله، هر بنگاه باید با توجه به نوع نیازش به وجوه مالی یک مبادلة مالی را ترتیب دهد. فرضیة محوری اقتصاد هزینة مبادله (ترازسازی تبعیضآمیز)، شیوة ترتیب دادن این مبادله را پیشبینی میکند: مبادلات براساس ویژگیهایشان از یکدیگر متمایز میشوند؛ ساختارهای سازماندهی این مبادلات نیز هزینهها و قابلیتهای خود را دارند؛ هر مبادله به شیوهای تبعیضآمیز، از طریق ساختاری سازماندهی میشود که انجام مبادله را در کمترین هزینه میسر میکند. یعنی، بنگاه، وجوه مورد نیازش را به شیوهای تأمینمیکند که کمترین هزینه را داشتهباشد.
با پذیرش این نکته که متناسب با ویژگیهای بنگاه و نوع نیازش به وجوه مالی، یک ساز و کار تأمین مالی کمترین هزینه را دارد، میتوان پیشبینی کرد که درصورت عدم وجود یا ناکارایی (پرهزینه بودن) بعضی از سازوکارهایِ سازماندهی مبادلاتِ مالی، بنگاهها به سمت ساز و کارهایی رویمیآورند، که هزینة بیشتری برایآنها دارد. تفاوت هزینة تأمین مالی از طریق یک ساز و کار متناسب و تأمین مالی از طریق ساز و کار بدیل و بهعبارت دیگر، هزینة عدم دسترسی آزادانه به شیوة تأمین مالی متناسب، مهمترین هزینهای است که بر بنگاه تحمیل میشود. درواقع، این محدودیت، یکی از دلایلی است که کسب حقوق مالکیت جدید و حفاظت از حقوق موجود را در زیستبوم فعالیت بنگاه، پرهزینه میکند. این هزینههای ناشی از چارچوب نهادی، قدرت رقابت بنگاه را محدود مینماید و در بلندمدت از صنعت خارج میکنند. این فرضیه، درباره 40 بنگاه تولید- ساخت کوچک فعال در زیستبوم اقتصاد ایران مطالعه شده است. برای این منظور، پرسشنامههایی تدوین و ضمن مصاحبة حضوری با تولیدکنندگان تکمیل شدهاند.
طبقهبندیJEL : G34, G32, G21, K00, D23, B52.دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-براورد تابع تقاضای انرژی الکتریکی در بخش صنعت کشور (1381-1346)120018269FAکریمآذربایجانیعضو هیأت علمی دانشکدة علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانعلیمرادشریفیعضو هیأت علمی دانشکدة علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانمهساساطعیکارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگانJournal Article20140405The energy carriers (e.g. electricity) have a prominent role in the sustainable economic development. Among energy carriers, electricity has an essential role because of not having substitute in many cases as well as its ongoing expansion in the different stages of economic development. This research will investigate the functional relationship of electricity demand by using the co-integration techniques especially ARDL method and Error Correction Mechanism (ECM). The quality of electricity supply (by using frequency shortage data) is included in the model. The frequency shortage data is used since it has been considered as an index for low quality of supply in the industrial sector. The results indicate that the long-run industrial electricity demand can not be considered as a function of electricity price. In addition, the estimated price and income elasticities in the short- and long-run prove that electricity is an inelastic input. Cross-price elasticities indicate that electricity and natural gas are substitutes in the short-run. Further more, the quality of electricity supply in the model is a significant variable which indicates its impact on the level of industrial electricity demand in Iran. <br />JEL Classification: C22, C52, Q41حاملهای انرژی از جمله انرژی الکتریکی، نقش اساسی در توسعة جوامع بشری ایفا میکند و به مرور زمان اهمیت آنها در حیات اقتصادی و اجتماعی بشر گسترش پیدا میکند. از این رو شناخت تقاضای انرژی الکتریکی و عوامل مؤثر بر آن، در کنار دیگر سیاستهای حاکم بر تقاضای انرژی میتواند نقش مؤثری در فرایند تصمیمگیریهای اقتصادی داشته باشد. دراین مطالعه، با بهرهگیری از روش ARDL به براورد تابع تقاضای انرژی الکتریکی میپردازیم. از جمله متغیرهای به کار گرفته شده در تابع تقاضا، کیفیت عرضة انرژی الکتریکی است که به منظور اندازه گیری آن از افت فرکانس استفاده شده، به این علت که در بخش صنعت افت فرکانس نمایانگر کاهش کیفیت عرضه انرژی الکتریکی است. با توجه به کششهای قیمتی محاسبه شده در بلند مدت و کوتاه مدت میتوان چنین نتیجهگیری کرد که انرژی الکتریکی در بخش صنعت نهادهای به تقریب بی کشش است و بنابراین سیاستهای قیمتی تأثیر چندانی در تقاضای آن ندارد. از این رو از راه ساز و کار قیمتگذاری نمیتوان سیاست مدیریت مصرف و ایجاد انگیزة لازم برای مصرف بهینة انرژی را دنبال کرد. کشش متقاطع قیمتی در کوتاه مدت رابطة جانشینی بین حاملهای انرژی الکتریکی وگاز طبیعی را تایید میکند. با توجه به معنادار بودن و علامت ضریب متغیر کیفیت عرضة انرژی الکتریکی میتوان چنین نتیجه گرفت که کیفیت مناسب عرضة انرژی الکتریکی نیز میتواند در کنار سایر متغیرها، بر مصرف بهینه آن در بخش صنعت مؤثر باشد. <br />طبقه بندی JEL:Q41,C52,C22 .دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-پویاییهای تراز تجاری: بررسی منحنی J شکل ارتباط تجاری ایران با آلمان18234FAمحمداخباریمحقق اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزیآمنهخوشبختمحقق اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزیJournal Article19700101After the collapse of the Bretton Woods regime in 1973 and the formation of the flexible exchange regime, once again economists began to survey the effects of currency depreciation on trade balance in both developing and developed countries. These studies have shown that at least in the short run, the traditional theory that supports the position effect of domestic currency depreciation on trade balance could have the reverse effect. In this paper, impulse response function and variance decomposition analysis in VAR and ARDL models have been seasonally utilized to examine the responses and dynamics of Iran's trade (goods) balance with that of Germany relative to the changes of the effective real exchange rate (Euro – Rial) during 1995-2004. In this investigation the short and the long – term effects have been estimated using two indexs of the effective real exchange rate. Results do not confirm the hypothesis of the existence of J-curve between the trade balance and the real exchange rate in the period under review, that is the responses of the trade balance relative to the rise in the exchange rate have been positive over both the short and the long – run and insignificant. On the other hand, the response of Iran's trade balance to its real income is significant i.e. by increasing Iran's real income; Iran's trade balance with Germany goes negative. In the case of Germany, the coefficient of real income on the trade balance proves insignificant although its sign is positive. It is noteworthy that, considering CUSUM and CUSUMSQ tests, all the coefficients are stable.
JEL Classification: F30, F32, F41پس از فروپاشی نظام برتون وودز در سال 1973 و برقراری نظام شناور ارزی، بررسی موضوع اثرگذاری تضعیف ارزش پول بر تراز تجاری، در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، حیاتی مجدد یافت، در این بررسیها، نشان داده شده که نظریة سنتی که مدافع اثرگذاری مثبت تضعیف ارزش پول داخلی بر تراز حساب جاری است، میتواند دست کم در کوتاهمدت، نتیجهای معکوس به همراه داشته باشد. در مقالهُ پیشرو، تکنیکهای عکسالعمل تکانهای و تجزیهُ واریانس، در قالب الگوی تصحیح خطا VECM و نیز الگوی ARDL برای بررسی نحوه عکسالعمل و پویاییهای تراز تجاری(کالایی) ایران با آلمان نسبت به تغییرات نرخ واقعی موثر ارز (یورو-ریال)، طی دور? 2004-1995 بصورت فصلی بکار بردهشدهاند. در این بررسی، اثرات کوتاهمدت و بلندمدت با استفاده از دو شاخص نرخ ارز موثر واقعی تخمین زدهشدهاند. نتایج، حاکی از عدم تایید فرضی? وجود منحنی J شکل، بین تراز تجاری و نرخ واقعی ارز، طی دور? مورد بررسی میباشند، بطوریکه واکنش تراز تجاری نسبت به افزایش نرخ ارز، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت مثبت و هم علامت بوده اما معنادار نمیباشند، از طرفی واکنش تراز تجاری ایران نسبت به درامد واقعی ایران معنادار بوده است، یعنی، با افزایش درامد واقعی ایران، تراز تجاری ایران با کشور آلمان منفی شده است. در ارتباط با تاثیر درامد واقعی کشور آلمان بر تراز تجاری نیز، نتایج نشان دهندهُ معنادار نبودن این ضریباند، هر چند علامت ضریب فوق مثبت میباشد. لازم به اشاره است که همهُ ضرایب، با توجه به آزمونهای CUSUM و CUSUMSQ، دارای ثبات میباشند.
طبقه بندی JEL : P4Sدانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-تخمین تابع تقاضای مکالمات تلفن بین الملل18235FAمیرطاهرپورپرتویکارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه علامه طباطباییاسدا... جلالآبادیدانشجوی دوره دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطباییJournal Article19700101In this article, the demand function for international phone calls from Iran to 47 countries that contained over 90 percent Iranian international phone calls was estimated by using pooling data model in three ways: general case, fixed effects and random effects. Then by using hausman test was determinated that unobserved terms are random effects.
In view of the research outcome, the demand elasticity of international phone calls in ratio of the price, volume trade and in-flows (calls) is -.93, .37 and .33 respectively which is indicative of low demand elasticity in respect of the said variables.
Accordingly , the demand elasticity of international phone calls in ratio of the income and internet users amount is 2.52 and 2.11 proving the high demand elasticity in respect of the said variables.
It is necessary to mention the time series data used in the research are contained 1379 to 1381.
JEL Classification: D21دراین مقاله، تابع تقاضای مکالمات تلفن بینالملل از ایران به 47 کشور جهان که بیش از 90 درصد از مکالمات تلفن بین الملل کشور را شامل می شود، با استفاده از روش ترکیب دادههای سری زمانی - مقطعی و در سه حالت با عرض از مبداء کل،اثرات ثابت واثرات تصادفی تخمین زده شده و سپس، با استفاده از آزمون هازمن، مشخص شد که جملات ثابت در مقاطع مختلف دارای اثرات تصادفیاند.
طبق نتایج به دست آمده، کشش تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به قیمت مکالمه ، حجم تجارت و ترافیک وارده به ترتیب، 93/0- ، 37/0 و 33/0 درصد می باشد که کم کشش بودن تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به متغیرهای مذکور را، نشان میدهد. همچنین، کشش تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به درامد و تعداد کاربران اینترنت، به ترتیب، 52/2 و 11/2 درصد محاسبه شدهاست که بر با کشش بودن تقاضا نسبت به متغیرهای فوق دلالت دارد. گفتنی است،دادههای سری زمانی مورد استفاده در این تحقیق، شامل سالهای 1379 تا 1381 میباشند.
طبقه بندی JEL : .D21دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-پیشبینی نرخ رشد و نرخ تورم در بخش کشاورزی ایران18236FAاحمد سامدلیریدانشجوی کارشناسیارشدصادقخلیلیاناستادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101Nowadays in commercial- economical subjects, prediction is known as one of the main branch of science and develops day after day. Managers of different economics and commercial sectors, because of many effective variables, prefer to have a mechanism which can help them in decision making. Agriculture as a sector which produces strategic products and provides needed foods for increasing population in society, have a main effect on significant of economic, social and political decision making. Analysis of growth and inflation rate variables in Agriculture sector and being aware of there future trend and also knowing structural data generating models can help politicians and planners in suitable decision making.
In this study we have used holt- winters exponential smoothing and ARIMA models. Monthly data for inflation rate variable during 1363-1383 were gathered. In order to make a comparison between linear and non- linear models prediction accuracy, we construct an artificial neural network according to regression model variables and ARIMA model. Result showed that holt-winters exponential smoothing has the most prediction accuracy of all. In our suggested model, agricultural sector average growth rate for the forth development program and average inflation rate in agricultural sector are predicted about 7% respectively.
JEL Classification: H12امروزه، در موضوعات اقتصادی- بازرگانی، پیشبینی، به عنوان یکی از مهمترین شاخههای علمی مطرح شده است و روز به روز، توسعه و پیشرفت میکند. مدیران بخشهای مختلف اقتصادی و بازرگانی، به دلیل وجود انبوه متغیرهای تأثیرگذار، ترجیح میدهند مکانیزمی را در اختیار داشته باشند، که بتواند آنها را در امور تصمیمگیری یاری کند. بخش کشاورزی، به عنوان بخش تولیدکنندة محصولات راهبردی(استراتژیک) و تامین کنندة مواد غذایی مورد نیاز جمعیت رو به رشد جامعه، تاثیر زیادی در بسیاری از تصمیمگیریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد.
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد کشور و نیز وجود عوامل تاثیرگذار متفاوت و غیرقابل کنترل ، تجزیه و تحلیل متغیرهای نرخ رشد و نرخ تورم در بخش کشاورزی و آگاهی از روند آنها در آینده و نیز شناخت الگوهای زیر ساختی تولید این دادهها، میتواند راهگشای برنامهریزان و سیاستمداران برای اتخاذ تصمیمات مناسب باشد.
در این تحقیق، سعی بر انتخاب مدل مناسب، برای پیشبینی مقادیر رشد و تورم در بخش کشاورزی ایران شده است. به این منظور، از مدلهای هموارسازی نمایی هالت وینترز و مدل ARIMA استفاده شدهاست. دادههای ماهانه مربوط به نرخ تورم (PPI ,WPI)، برای دورة 1383-1338 و دادههای فصلی مربوط به نرخ رشد برای دورة 1383-1368 جمع آوری شدهاند. به منظور مقایسة دقت پیشبینی مدلهای خطی و غیرخطی، به طراحی یک مدل شبکة عصبی مصنوعی(ANN)، مبتنی بر متغیرهای مدل رگرسیون و مدلARIMA پرداخته شد.
نتایج نشان داند که مدل هموارسازی نمایی هالت-وینترز، دارای دقت پیشبینی بالاتری از مدل ARIMA و شبکة عصبی بوده و با دادههای رشد و تورم در بخش کشاورزی ایران سازگاری بیشتری دارد. این مدل، متوسط نرخ رشد در بخش کشاورزی برای سالهای برنامه چهارم توسعه را، 7% و متوسط نرخ تورم در بخش کشاورزی را، 5/10% پیشبینی کرده است.
طبقه بندیJEL : H12.دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-بررسی صادرات پستة ایران: چالشها و رهیافتها18237FAجعفرعزیزیدانشیار اقتصادی کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، ایرانسعیدیزدانیدانشیار اقتصاد کشاورزی پردیس، کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Pistachio is the main agricultural export product in Iran. Beacase of its effect on exchang, imployment and added value, this crop is very important in economy. In this study to recognaize the exporting strategy of pistachio in Iran (at years 1970-2002). I have used RCA standard and estimated export supply of pistachio. From obtained results, it was showed that due sencitivity and following from some strategies in the field of production and trade pistachio, Iran focused from 1993 year to export strategy. However U.S.A exporting strategy is very exact and perfect.
JEL Classification: F10پسته، مهمترین محصول صادراتی بخش کشاورزی ایران است. این محصول، به دلیل ارزآوری، ایجاد اشتغال، ایجاد ارزش افزوده و سایر جنبههای اقتصادی، بسیار با اهمیت است. در این مطالعه، که با هدف بررسی روند صادرات پسته و شناخت استراتژی صادراتی پستة ایران(طی سالهای 2002-1970) انجام گرفته، از معیار RCA استفاده شده است. و هم چنین، تابع عرضه صادرات پسته، براورد شده است . نتایج نشان دادندکه ایران از سال 1993 به دلیل حساسیت و دنبال کردن پاره ای از سیاست ها، در عرصة تولید و تجارت پسته، به یک استراتژی صادراتی نزدیک شده است و پایداری درامد صادراتی پسته نیز، این امر را ثابت می کند. ولی، در بین کشورهای صادرکنندة پسته، آمریکا، از یک استراتژی صادراتی منظم و دقیقتری نسبت به رقبا، برخوردار بوده است.
طبقهبندی JEL: F10.دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-اثر آموزش بر درآمد افراد شهری در ایران با استفاده از روش مدلهای چندسطحی در سال 138218238FAزهراعلمیاستادیار و عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه مازندرانسعید کریمیپتانلراستادیار و عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه مازندرانکامرانکسراییکارشناس ارشد اقتصادJournal Article19700101This research examines the relationship between educational attainment and earnings in the context of human capital theory in the urban regions of Iran in(2003-2004). using a sample of 12636 male and female workers clustered within 28 provinces, multilevel statistical techniques was employed to evalute the contribution of education to earnings. Applying a multilevel method of analysis for investigating of the above relationship is the advantages of this paper.
The multilevel analysis showed that data used are affected(a little) by a hierarchical of clustered, and the relationship between human capital variables and earnings varies(a little) across the proviences.By treating individual province as a second level units of analysis, it has been shown that the rate of the differences in the earnings can be attributed to the provinces in which individuals are working.
According this study,in the Iranian urban area, the levels of education, the experience in terms of years and gender of employees is significantly associated with their earnings.
JEL Classification: C39, D33.روش تحلیل چند سطحی از روشهایی است که با در نظر گرفتن ساختار سلسله مراتبی دادهها و قرار دادن آنها در سطوح تحلیل مختلف، برای بر طرفکردن مشکلات ناشی از کاربرد روشهای کلاسیک بهکار میرود. در این مقاله، ابتدا با ترسیم منحنیهای "سن- درامد" شاغلان مناطق شهری ایران در سال 1382، تأثیر آموزش بر درامد افراد در مقاطع تحصیلی مختلف، نشان داده می شود. سپس، با کار برد روش چند سطحی، ارتباط بین آموزش، تجربه و درامد افراد بررسی و ساختار سلسله مراتبی دادههای مورد استفاده و همچنین، وضعیت ضرایب تخمینی الگو در روش چند سطحی، نشان داده میشوند. به علاوه تأثیر جنسیت افراد بر درامد آنها با استفاده از همین روش مورد بررسی قرار میگیرد.
طبقهبندی JEL: C39, D33دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896941320060823-بررسی ارتباط تجربی بین حجم معاملات و نوسانات بازده ، در بورس اوراق بهادار تهران27329918239FAرضانجارزادهدانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101In this article an empirical analysis has been performed to study the relationship between the volume of stock trades and the stock returns volatility using the MDH model at the Tehran Stock Exchange Market. We also have tested the stock trade volume and conditional returns in the framework of the GARCH model. Contrary to the work of Lamoureux & Lastrapes (1990), when the trade volume is included in the model as an exogenous variable, the findings of this study did not confirm the weakening of the significance and the value of the parameters of the conditional variance. Also, despite studies done in developed countries, return volatility, when trade volume is replaced by the information variable, did not disappear or subside.So the MDH hypothesis for the Iranian stock market did not hold. The main reason for this is that the stock related information, which is one of the principle assumptions of the MDH model, does not enter the market continuously. <br />JEL Classification: R53در این مطالعه، تحلیل تجربی ارتباط بین حجم معاملات و نوسانات بازده سهام به استناد فرضیِ ترکیب توزیعها یا MDH، در بازار بورس اوراق بهادار تهران بررسی و حجم معاملات و نوسانات شرطی در قالب مدل GARCH آزموده شده است. برخلاف نتایج مطالعات لامورکس و لاستراپس (1990)، یافتههای این تحقیق، کاهش معنیداری را در اندازة (مقدار) ضرایب معادلة واریانس شرطی، هنگامی که حجم معاملات به عنوان یک متغیر برونزا وارد مدل شد. نشان نداده و نیز برخلاف مطالعات انجام شده در بازارهای توسعه یافته، نوسانات بازده هنگامی که حجم معاملات به عنوان جایگزینی برای ورود اطلاعات در نظر گرفته می شود از بین نرفت و نیز فرضیة MDH در بازار ایران اثبات نشده است. علت این موضوع، عدم ورود همزمان اطلاعات به بازار که از شرطهای اصلی فرضیه MDH می باشد بیانشدهاست.<br /> طبقه بندی JEL: R53