دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522The Economical and Social Factors Effecting on CO2 Emission in Iranعوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر انتشار سرانهی دی اکسید کربن در ایران (1383-1346)20732FAداودبهبودیدانشگاه تبریزفیروزفلاحیدانشگاه تبریزاسماعیلبرقی گلعذانیJournal Article19700101The main objective of this paper is to study the relationship between the energy consumption (energy use intensity), economic growth, and CO2 emission in Iran. To that end, we use time series data of Iran during 1967–2004. In order to examine the long-run relationship among these variables, the Johanson-Juselius cointegration method is used along with VECM.
The main finding of this study shows that energy consumption , economic growth, trade openness, and urban population have positive effects on CO2 emission.
JEL Classification: C22, O13, Q4, Q53هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطهی مصرف انرژی (شدت استفاده از انرژی)، رشد اقتصادی و انتشار سرانهی دی اکسید کربن، به عنوان معیاری برای آلودگی محیطزیست در ایران است. برای این منظور از داده های سری زمانی در دورهی زمانی 1383- 1346 استفاده شده است. برای برآورد مدل از روش هم انباشتگی جوهانسون- جوسیلیوس و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) استفاده شده است.
نتایج حاصل از این مطالعه نشاندهندهی وجود رابطه ای مثبت بین متغیرهای مستقل همانند مصرف انرژی، رشد اقتصادی، آزاد سازی تجاری، جمعیت شهرنشین و متغیر انتشار سرانهی دی اکسید کربن در ایران است.
طبقه بندی JEL: C22, O13, Q4, Q53دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522Estimation of the Equilibrium Rate of Interest In Iranian Economy: A General Equilibrium Approachبرآورد نرخ بهرهی تعادلی در اقتصاد ایران (1386:4-1368:4) در قالب یک مدل تعادل عمومی20733FAاصغرشاهمرادیدانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانحسینکاونددانشگاه تهرانکامرانندریدانشگاه امام صادق (ع)Journal Article19700101Using the quarterly data of 1990:1 to 2008:1 and in a general equilibrium approach, we investigate the long run equilibrium path of the equilibrium interest rate as well as the potential output. We implement a structural reduced form of a general equilibrium model consistent with Iran’s economy and estimate the unobservable variables by employing the Kalman filtering technique. A exponential utility function is used to estimate the relative risk aversion coefficient and the rate of time preference. The results show the average equilibrium real rate of interest within the sample period is as around 5.5%.
JEL : E43، E32در این مقاله تلاش میشود که با استفاده از دادههای فصلی 1386:4-1368:4، سری زمانی نرخ بهرهی واقعی تعادلی به همراه تولید بالقوه برای اقتصاد ایران برآورد شود. برای این منظور، فرم ساختاری خلاصه شدهی تعادل عمومی و سازگار با اقتصاد ایران، طراحی و با استفاده از رهیافت فیلتر کالمن ، متغیرهای غیرقابل مشاهد برآورد میشوند. براساس نتایج، در چارچوب یک تابع مطلوبیت نمایی، مقدار پارامتر ریسکگریزی نسبی برای اقتصاد ایران برابر با 0.46 برآورد شد. همچنین، مقدار پارامتر نرخ ترجیحات زمانی برابر با 0.04 بهدست آمد. نتایج نشان میدهد که مقدار متوسط نرخ بهرهی تعادلی در طول دورهی (1386:1 و 1368:4)، برابر با 0.056 بوده است. بررسی سری زمانی برآورد شده حاکی از آن است که نوسانات این متغیر در طول دورهی مورد بررسی، بسته به فواصل مختلف زمانی، رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهد.
طبقه بندی JEL : E43، E32دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522The Comparative Assessment of Technical Efficiency in The Iran Cement Industry (Stochastic Frontier Analysis Approach)ارزیابی مقایسهای کارایی فنی در صنعت سیمان ایران (رهیافت مدلهای مرزی تصادفی)20734FAعلیمرادشریفیاقتصاد دانشگاه اصفهان0000-0002-3077-1119رحمانخوش اخلاقاقتصاد دانشگاه اصفهانکیومرثآقائیاقتصاد دانشگاه اصفهانبیژنخیامباشیاقتصاد دانشگاه اصفهانJournal Article19700101The different model specifications have been proposed to estimate time-varying technical efficiency in the last two decades. These models have resulted different efficiency scores based on their built-in specifications. This study investigates the temporal pattern of technical efficiency based on Cornwell, Sickles, and Schmidt (CSS, 1990) as well as Lee and Schmidt (LS, 1993) models. In order to extend LS model, the assumption of identical temporal pattern for each individual is replaced by group-specific stochastic frontier model with a parametric function of temporal pattern. As empirical evidence, the observed data for the thirty three Cement planst in Iran during 1996-2005 are used. The cement plants have been divided into three different categories: More than 3000 tones per year , between 1000 to 3000 tones per year , and finally less than 1000 tones per year . The results indicate that significant differences between individual-specific (CSS and LS) models and group-specific (GS) model exist while the latter model has more sufficient explanatory specification. Since CSS and LS models specify the technical efficiency in aggregate forms, so the average efficiency scores in both models are estimeated as 0.76 and 0.84, respectively. While in GS model there are three different efficiency scores relevant to the above-mentioned three groups which are 0.81, 0.93, and 0.75, respectively. The similar outcome can be observed for input elasticities as well as scale elasticity.
JEL Classifications: C23, C51, D21, L61در سالهای اخیر مدلهایی برای تخمین کارآیی فنی تغییر پذیر در زمان پیشنهاد گردیده است. این مدلها از نظر ویژگی و نتایج با یکدیگر تفاوت داشته و هر یک دارای خصوصیتهای مربوط به خود میباشد. این مطالعه در فضای تولید مرزی به مقایسه و بررسی دو مدل "کارایی فنی متغیر در طول زمان" مطرح شده در ادبیات مرزی تصادفی، یعنی مدل کورنول، اشمیت، و سیکلز)1990، (CSS و مدل لی و اشمیت )1993،(LS میپردازد. سپس بهمنظور گسترش مدلLS و آزاد سازی فرض یکسان بودن روند زمانی برای تمامی واحدها، با معرفی مدل روندهای زمانی با ویژگی گروهی واحدها )2006،(GS، و با در نظر گیری فرم تابعی پارامتریک برای رفتار زمانی گروهها در این مدل به تخمین پارامترهای اصلی مدل و پارامترهای اثر گذار هر گروه پرداخته میشود. مشاهدات مورد استفاده در این مطالعه درباره تمامی کارخانههای فعال سیمان در ایران (33 کارخانه) برای دورهی زمانی 84-1375 میباشد.
نتایج بهدست آمده نشان میدهدکه برخلاف مشابهتها تفاوتهای اساسی میان مدلها وجود دارد. در مجموع مدل GS به دلیل در نظر گیری تفکیک ویژگیهای مشترک واحدها به همراه روند زمانی خاص برای هر گروه نتایج دقیقتری را نسبت به سایر مدلها به خود اختصاص داده است. این آزمون در زمینه ویژگی مقیاس ظرفیت واحدها و طبقهبندی در سه گروه واحدهای تولید بالای3000 تن، بین3000-1000 تن، و زیر1000 تن انجام گرفته است که متوسط کارایی برای گروههای اول، دوم، و سوم به ترتیب 81/0، 93/0 و 75/0را به همراه داشته است. چنین نتیجهای برای دو مدلLS و CSS تنها بهصورت جمعی برای تمامی واحدها قابل دستیابی است، که به ترتیب ارقام متوسط 84/0و 76/0را ارایه میدهند. این یافته مهم را میتوان برای کشش نهادهها وکشش مقیاس به تفکیک گروهها و یا تک تک واحدها نیز مشاهده نمود، که درانجام سیاست گذاریهای تعرفهای نهادهها درباره هر گروه اهمیت دارد.
طبقهبندی : JEL C23, C51, D21, L61دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522Modeling the Private Sector Insurance Industry of Iran Using Game Theory Approach (A Case study)مدلسازی بازار بخش خصوصی صنعت بیمهی ایران با استفاده از تئوری بازی ها (مطالعه موردی)20735FAجعفرعبادیدانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهرانمریمجعفری بیدگلیJournal Article19700101In this research, the market of private sector insurance industry of Iran has been modeled, using the "Game Theory", where performance and competition of three big private insurance companies has been investigated as a case study and the "Game Theory" has been used as a decision making tool for achieving a status of optimum satisfaction of all three companies.
In the research process, the competition of three insurance companies of "Parsian", "Mellat" and "Kar Afarin" has been investigated and with regard to the implemented model, it results in a Pareto solution.
It shows that in case these three companies collaborate to have a cooperative game for retaining the market share of private sector, the biggest loss of Utility in portfolio is minimized while the cumulated loss of Utility in portfolio declines to the least, subject to adopting the "expansion of sales network strategy" by "Parsian" insurance company, "prompt compensation strategy" by "Mellat" co. and "advertisement strategy" by "Kar Afarin" co. at the same time. The companies considerably benefit from these strategies while do not harm much to the other players. In this regard while every single company gains Utility comparatively by minimizing the loss of its Utility in portfolio, the private sector of insurance industry whose considerable share belongs to these three companies , will suffer the least probable loss.
As a conclusion, using this cooperative and compromise model resulted in a Pareto solution, since the model has led to a same solution in both Utility loss of each single company and cumulated Utility loss of portfolios of all companies.
JEL Classification: C71, G22در این مقاله، به مدلسازی بازار بخش خصوصی صنعت بیمهی ایران با استفاده از تئوری بازیها پرداخته شده است و بهعنوان مطالعهی موردی، عملکرد و رقابت سه شرکت خصوصی بزرگ صنعت بیمهی ایران مورد بررسی قرار گرفته و از تئوری بازیها به عنوان یک ابزار تصمیمگیری برای دستیابی به وضعیتی که رضایت هر سه شرکت را برآورده کند استفاده شده است. در این فرایند تحقیق، رقابت بین سه شرکت بیمهی خصوصی پارسیان، ملت و کارآفرین مورد بررسی قرار گرفته است و با توجه به مدل بهکار گرفته شده، نتیجهی حاصل نشاندهندهی راهحل پارتویی میباشد. به نظر میرسد چنانچه این سه شرکت بزرگ خصوصی به منظور حفظ بازار بخش خصوصی در دست خودشان با یکدیگر توافق کرده و بازی همکارانه را در پیش گیرند و استراتژی گسترش شبکهی فروش توسط شرکت بیمهی پارسیان و به طور همزمان پرداخت خسارت و عدم تعویق آن توسط شرکت بیمهی ملت و انجام تبلیغات توسط شرکت بیمهی کارآفرین اتخاذ شود و بر حداقل کردن فاصله مطلوبیت حاصل از پرتفوی خود تا حداکثر مطلوبیتشان توافق شود، علاوه بر اینکه بیشترین مطلوبیت پرتفوی از دست رفتهی شرکتها حداقل است، مجموع مطلوبیت پرتفوهای از دسترفتهی هر سه شرکت نیز حداقل میباشد. بنابراین در کنار اینکه ضرر چندانی به سایرین نمیزند، نفع زیادی را به خودشان میرساند. پس همانطور که هر شرکت به طور نسبی از نظر حداقل کردن مطلوبیت پرتفوی از دسترفتهاش، منفعت خوبی کسب میکند و رضایت کافی را بهدست میآورد، بخش خصوصی بیمه نیز، که سهم زیادی از آن متعلق به این سه شرکت میباشد، کمترین ضرر را خواهد داشت، بنابراین با استفاده از این مدل همکارانه و سازشکارانه به راهحل پارتویی رسیدهایم. چرا که این رقابت هم با تأکید بر مطلوبیت پرتفوی از دسترفتهی هر شرکت و هم با تأکید بر مطلوبیت پرتفوهای از دسترفتهی تمامی شرکتها بررسی شده است.
طبقه بندی JEL: .C71, G22دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522An Investigation of Brain Drain from Iran to OECD Countries Based on Gravity Modelرویکردی نوین به مسألهی فرار مغزها و نقش آن در انباشت سرمایهی انسانی در کشورهای مبدأ20736FAحشمت الهعسگریگروه اقتصاد دانشگاه ایلام0000-0002-9944-4044مهدیتقویدانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطباییJournal Article19700101Recently, economists have attention to the brain drain as emigration of skilled and educated labor force from developing countries.
In this case, we are dealing with one main question is: how brain drain can affect the human capital of source countries?
Based on existing theories, brain drain can affect the economy of source countries in different ways such as; direct reduction of human capital, increasing of general level of education and human capital, increasing of remittance and GNP and network effects.
In this research we have studies the cause and effects of brain drain phenomenon from 135 developing countries to 16 developed countries which are member of OECD since 1990 till 2004.
The main result of this research is that; brain drain has a positive and significant effect on the accumulation of human capital, and regional convergence among developing countries with different income,
JEL: j24, R23جریان فرار مغزها به شکل جریان انتقال سرمایهی انسانی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته، سالهاست که توجه اقتصاددانان بینالملل را به خود جلب کرده است. جریان انتقال سرمایهی انسانی؛ اقتصاد کشورهای مبدأ و مقصد فرار مغزها را تحت تأثیر قرار خواهد. شواهد نشان میدهد که ییشتر مهاجرین وارد شده به کشورهای OECD، نیروی کار ماهر بودهاند. از این رو، در این مقاله به بررسی پیامدهای فرار مغزها از 135 کشور در حال توسعه (از جمله ایران) بر انباشت سرمایهی انسانی این کشورها طی سالهای 1990 تا 2000 پرداخته شده است. نتیجهی مقاله نشان میدهد که جریان فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به 16 کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی (OECD)، انباشت سرمایهی انسانی در تمام کشورهای در حال توسعه با سطوح مختلف درآمدی را بهطور مثبت و معنیداری تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین کشورهای در حال توسعه از نظر سطح سرمایهی انسانی در حال همگرایی به وضعیت تعادلی بلندمدت خود هستند.
طبقهبندی JEL: R23, J24دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522The Impact of Terms of Trade Volatility on Economic Growth of Iranبررسی اثر بیثباتی رابطهی مبادله بر رشد اقتصادی ایران20737FAعلیرضاکازرونیدانشیار دانشگاه تبریزسکینهسجودیJournal Article19700101The major challenge facing Iranian economy is its overwhelming dependence on the oil exports. However, the world oil price has been subject to a lot of shocks, which have destabilized the Iranian terms of trade. Hence, this paper empirically examines the effect of terms of trade volatility on Iran’s economic growth over 1967-2006. For this purpose, based on a GARCH model, a proxy for the terms of trade volatility has been estimated. Then, a growth model has been specified, where the economic growth is mainly related to the terms of trade volatility alongside with other relevant variables. The empirical results obtained by ARDL technique suggest the terms of trade uncertainty has adverse effect on the Iranian economic growth.
JEL classification: F43; O11یکی از چالشهای پیش روی اقتصاد ایران، وابستگی شدید به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت میباشد. با توجه به وجود نوسانات مداوم در قیمت جهانی نفت، این وابستگی منجر به بیثباتی رابطهی مبادله کشور شده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثر بیثباتی رابطهی مبادله بر رشد اقتصادی ایران طی دورهی 1346تا 1385میباشد. در همین راستا، ابتدا با استفاده از الگوی قارچ میزان نوسانات رابطهی مبادلهی کشور طی سالهای 1346 تا 1385، محاسبه و سپس اثر این نوسانات بر رشد تولید ناخالص داخلی در قالب الگوی خود توضیحی با وقفههای گسترده (ARDL) مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بیثباتی رابطهی مبادله در بلندمدت تأثیر منفی و معنیدار بر رشد اقتصادی ایران دارد.
طبقهبندی JEL: F43; O11دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522Privatization and Economic Growth; A Cross Country Studyخصوصیسازی و رشد اقتصادی یک مطالعهی بین کشوری20738FAسعیدمشیریدانشکدهی اقتصاد، دانشگاه علامه طباطباییJournal Article19700101In this paper, we intend to investigate the impact of privatization on economic growth in developing and transition economies. Previous studies that have attempted to measure this relationship have conflicting results, some indicating a positive impact of privatization on growth, while others indicate a negative relationship. Our study uses recent World Bank data on privatization for 117 countries over the time period 1988-2003. We explore the impact of privatization on growth by estimating an empirical growth model using two-stage least squares and ordinary least squares estimations in the context of three time frames. Our results indicate that privatization is neutral with regard to economic growth, while a competitive regulatory environment has a positive impact on growth.
JEL: 01. 04خصوصیسازی باهدف افزایش کارآیی و رشد اقتصادی، یکی از مسایل مورد توجه سیاستگذاران و اقتصاددانان در دهههای اخیر بوده است. هرچند مطالعات نسبتا زیادی برای ارزیابی تجربی سیاستهای خصوصیسازی در سطح خرد درکشورهای مختلف انجام شده، ولی ادبیات خصوصیسازی از دیدگاه اقتصاد کلان آنچنان غنی نیست. در این مقاله، اثر خصوصیسازی بر رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل رشد درونزای تجربی و با بهکارگیری از دادههای 117 کشوردر حال گذار و در حال توسعه برای دورهی 2003-1998، درسه حالت کوتاه مدت، میان مدت، و بلندمدت براورد شده است. نتایج برآوردها با روشهای OLS و 2SLS نشان میدهد که اثر خصوصیسازی بررشد اقتصادی خنثی است. همچنین نتایج نشان میدهند که سازگاری و تداوم اجرای سیاست خصوصیسازی، وجود محیط رقابتی و شفافیت در سیاستگذاریها، تأثیری مهم تراز خصوصیسازی بر رشد اقتصادی دارند.
طبقهبندی JEL : 01, 04دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522The Impact of Different Approaches of Questionnaire Eliciting on the Willingness to Pay in Contingent Valuation Methods (Case Study: Arasbaran Forestst Ecosystem)تأثیر روشهای استخراج اطلاعات از پرسشنامه بر مقدار تمایل به پرداخت در ارزشگذاری مشروط (مطالعه موردی: اکوسیستم جنگلی ارسباران)20739FAمرتضیمولاییغلامعلیشرزه ایدانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانسعیدیزدانیگروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Consumers’ willingness to pay for nonmarket commodities such as wildlife, quality of the environment and forest services (including timber production, water conservation, soil conservation, oxygen supply, carbon sequestration, recreation services and wildlife preservation) is a measure of value of these resources. In recent years the contingent valuation has been used to determine this and other economic values by economists and policy makers. Using different elicitation methods in contingent valuation yields different willingness to pay measures. So, it is important to determine which method is preferable. The objective of this study is comparing estimated preservation value of Arasbaran Forest Ecosystem using Open-Ended and Close-Ended elicitation methods. In this paper, elicitation method were changed, ceteris paribus such as attributes of the commodity under valuation, socio-economic demographics of respondents, population, number of respondents and the payment vehicle, and based on these assumptions the results have been analyzed. Data for this study is collected from 13 provinces using 509 questionnaires and Logit and Tobit models are used to econometric analysis of close-ended and open-ended data, respectively. Results showed that some significant variables are different in two models; and also estimated willingness to pay using close-ended (112670 Rials) is more than that in the open-ended (102700 Rials) format.حداکثر تمایل به پرداخت مصرفکنندگان برای کالاهایی که در بازار ارزشگذاری نمیشوند، از قبیل حیات وحش، کیفیت محیطزیست و خدمات اکوسیستمی جنگلها (شامل تولید محصولات چوب، حفظ آب، حفظ خاک، تولید اکسیژن، جذب کربن، ارائه خدمات تفریحی و حفظ حیات وحش)، بیانگر ارزش اقتصادی آن منابع است. در سالهای اخیر روش ارزشگذاری مشروط برای برآورد ارزشهای خدمات جنگلها و سایر ارزشهای اقتصادی، توسط اقتصاددانان مورد استفاده قرار گرفته است. در ارزشگذاری مشروط، بهکار گرفتن روشهای استخراج مختلف، مقادیر تمایل به پرداخت متفاوتی را بهدست میدهد. بنابراین، اینکه کدام روش استخراج اطلاعات بر دیگری برتری دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه، مقایسهی نتایج برآورد ارزش حفاظتی برای اکوسیستم جنگلی ارسباران با استفاده از دو روش استخراج انتها - باز و انتها - بسته است. در این مطالعه، با ثابت نگهداشتن سایر شرایط از قبیل خصوصیات کالایی که ارزشگذاری میشود، خصوصیات افراد، جامعهی مورد مطالعه، تعداد نمونه و روش پرداخت مبالغ پولی، روش استخراج حداکثر تمایل به پرداخت تغییر داده شده و نتایج حاصل از این تغییر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. دادههای این مطالعه از طریق تکمیل 509 پرسشنامه از 13 استان کشور جمعآوری شده است. تحلیلهای اقتصادسنجی دادههای روش انتها - بسته و انتها - باز، بهترتیب با استفاده از الگوهای لوجیت و توبیت انجام شد. نتایج نشان داد که برخی از متغیرهای معنیدار در دو الگو با هم تفاوت دارند و مقدار تمایل به پرداخت برآورد شده از روش انتها - بسته (112670 ریال)، بیشتر از تمایل به پرداخت برآورد شده از روش انتها - باز (102700 ریال) است. در بخش آخر این مطالعه پس از مقایسهی نتایج روشهای استخراج انتها - باز و انتها - بسته، تحلیلی بر اینکه کدام روش مناسبتر بوده و ترجیح داده میشود که درمطالعات ارزشگذاری مشروط مورد استفاده قرارگیرد، ارائه شده است.
طبقهبندی JEL : Q23دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522The Relation between Oil Revenues and Output of the Economic Sectors in Selected Oil Exporting Countriesرابطهی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی در کشورهای صادر کنندهی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا20740FAمحسنمهرآرادانشکده اقتصاد دانشگاه تهران0000-0002-2685-8561اعظم الساداتمیریمرکز آمار ایرانJournal Article19700101This paper investigates the impact of oil revenues on the output of economic sectors in some of oil exporting countries including Iran, Venezuela and Mexico. We use Cointegration analysis as well as short run and long run Granger casualties' tests. The results show that in the long run, an oil boom leads to expansion of service sector, in these countries. Also, the impacts of oil revenues on agriculture sector are insignificant or trivial in these countries. Moreover, the oil boom has a contracting effect on industry sector in Iran and Mexico, and a positive trivial one in Venezuela. Therefore in these countries, clear symptoms of Dutch Disease are observable.
JEL Classification: E32,E37در این مقاله تأثیر درآمدهای نفتی بر بخشهای مختلف اقتصادی سه کشور صادرکنندهی نفت شامل ایران، مکزیک و ونزوئلا را مور بررسی قرار میدهیم. برای این منظور از تحلیلهای همانباشتگی و آزمونهای علیت گرنجری کوتاه مدت و بلندمدت استفاده شده است. نتایج تحقیقی نشان میدهد که رونق درآمدهای نفتی در بلندمدت منجر به انبساط بخش خدمات در کشورهای مذکور میگردد. اثر درآمدهای نفتی بر ارزش افزوده بلندمدت بخش خدمات معنیدار نبوده و در مورد مکزیک این اثر به لحاظ اندازه ناچیز میباشد. به علاوه رونق درآمدهای نفتی منجر به انقباض بخش صنعت در بلندمدت شده و در مورد ونزوئلا اندازه این اثر قابل ملاحظه نیست. لذا نشانههای بارزی از بیماری هلندی در این کشورها مشاهده میشود.
طبقهبندی JEL : E32; E37دانشگاه تهران - دانشکده اقتصادفصلنامه تحقیقات اقتصادی0039-896945120100522Inflation and it’s Effect on Social Classes in Iranتأثیرپذیری طبقات اجتماعی از تورم در ایران20741FAوحیدمهربانیJournal Article19700101High inflation has been as one of the characteristics of developing countries including Iran and its economic and social impacts are extensive. Compiling policies for economic development requires that inflation impacts on different social classes should be studied carefully. Microeconomic analyses show that because of higher increase in price of goods that have higher share in consumption bundle of the poor comparing to goods that have the main share in rich families budget, and because of the higher use of low income families from fixed income, the inflation is a potential factor that increases income gap in Iran. According to the panel data of provinces in 1380-82, the results suggest that high income families gain from inflation at the expense of low income.
JEL Classification: E31, D31, D63تورم بالا، همواره به عنوان یکی از مشخصات اقتصادهای در حال توسعه (از جمله ایران) مطرح بوده و دارای آثار وسیع اقتصادی و اجتماعی است. تلاش برای تدوین سیاستهایی جامع به منظور پیشبرد فرایند توسعهی اقتصادی ایجاب میکند که آثار تورم بر طبقات مختلف اجتماعی مورد بررسی قرارگیرد. تحلیلهای اقتصاد خرد نشان میدهند که به دلیل افزایش بیشتر قیمت اقلامی که سهم عمدهای در سبد مصرفی خانوارهای کم بضاعت دارند در مقایسه با اقلامی که نقش زیادی عمدهای در بودجهی طبقهی مرفه و ممتاز جامعه بازی میکنند، و نیز به دلیل استفاده بیشتر طبقات پایینی از محل درآمدهای ثابت، تورم، عاملی بالقوه برای افزایش شکاف طبقاتی در ایران است. در این راستا، شواهد مطالعهی حاضر که بر اساس دادههای تلفیقی مربوط به استانهای کشور در دورهی زمانی 82-1380 بهدست آمدهاند، حکایت از این دارند که تورم، طبقات بالایی و ممتاز جامعه را که از بیشترین ثروت و مکنت اقتصادی و اجتماعی برخوردار هستند، به بهای طبقات پایینتر سود میرساند و لذا عاملی مهم در افزایش شکاف طبقاتی است.
طبقه بندی JEL: E31, D31, D63