هزینه رفاهی تورم: بسط الگوی لوکاس و ارائه دیدگاه جدید

نویسندگان

چکیده

مقاله حاضر قصد دارد با وارد نمودن بخش بانک، در تحلیل هزینه رفاهی تورم لوکاس (2000)، یکث مدل نظری ارائه دهد که در آن برای اندازه گبری هزینه رفاهی تورم، کانال انحرافی جدیدی علاوه بر زمان معاملاتی که مورد تأکید لوکاس می باشد، معرفی گردد. در اینجا نیز، مانند مدل لوکاس از چارچوب "مدل زمان خرید (معاملات) " مک کالم و گود فریند (978 1) استفاده شده که در آن برای پول به این دلیل تقاضا وجود دارد که پول، موجب تسهیل در امر معاملات یا کاهش زمان معاملات برای خانوار می گردد. مدل حاضر نشان می دهد که تورم از دو کانال می تواند زیان رفاه بر اقتصاد را تحمیل کند: اول ابنکه، در شرایط تورمی، خانوارها برای ایمن ماندن از اثرات تورم، دارایی پولی بدون بهره کمتری نگهداری کرده و در نتیجه کمتر از خدمات دارایی پولی در امر تسهیل معاملات، بهره مند می شوند. به عبارت دیگر، تورم موجب می شود که خانوارها منابع بیشتری را به زمان معاملاتی و منابع کمتری را جهت تولید کالای مصرفی اختصاص دهند، دوم اینکه، تورم موجب می شود به منظور صرفه جویی در زمان معاملاتی، تقاضا برای خدمات بانکی افزایش یافته و به همین دلیل، منابع کمیاب از بخش تولید کالایی به بخش بانک انتقال یابد که نوعی زیان اجتماعی محسوب می شود زیرا اگر ثورم وجود نمی داشت این منابع به طور مستقیم در افزایش تولید کالایی به کار می رفت. کانال دوم اثر گذاری تورم بر رفاه که در اینجا به آن پدیده "بانکداری بیش از حد تورمی "ا اطلاق شده، در مدل لوکاس مورد بحث قرار نگرفته است. نتایج حاصل از معرفی کانال جدید اندازه گیری زیان رفاهی تورم، نشان می دهد که با بسط و گسترش الگوی لوکاس می توان دقت در اندازه گیری زیان فوق را افزایش داد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

The purpose of this paper is to see the effects of including a banking sector in the Lucas (2000) model. As Lucas, we have also used McCallum and Good friend's (1979) “Shopping Time Model (STM)”, in which the fundamental assumption is that consumption requires time spent shopping (or transacting) and transaction time may decrease by holding a greater amount of real balance.
In our model inflation can impose welfare cost by two distorting channels: first, during inflationary period households intend to decrease their non interest-bearing money, in order to reduce the impacts of inflation. Therefore, their benefits from the so-called liquidity services of money to facilitate transactions will be declined. In other words, inflation makes them allocate more resources in transaction time and less in producing consumption goods. To explain the second channel, it should be said, inflation may increase demand for banking services to economize transaction time. Therefore, the scarce resources are transferred to the banking sector. These resources can be considered as a social loss. The reason is, if inflation were lower the resources could be used directly in order to increase consumption goods.
The result of introducing new channel to estimate welfare cost of inflation shows that by extending Lucas model the welfare cost of inflation could be measured more precisely.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Bank
  • Inflation
  • Lucas Model
  • Welfare Cost